وای چه خوب عزیزم..نه متاسفانه دزفوله هیچ بارونی نیست الان.کجا بودن سپاه یا ارتش؟
نیروانتظامی ان شاءالله زود تموم میشه...ما دوتامون هرشب تو ی دفتر برا هم مثلا نامه مینوشتیم کل اون روزو اتفاقاشو دلتنگیاشو...الان کلی خاطره شده اون دوتا دفتر
خدایا ممنونم بهم بچه های سالم دادی خدای خوبم مرسی که مث همیشه چشمتو رو تمامممم بدی هام بستی و خواستمو برآورده کردی...من دیگه فقط مامان پریا نیستم من الان مامان پریا و علی هستم❤❤❤
فداتبشم مرسی عزیزم ببخشین ناراحتتون کردم شرمنده ولی ،،،،
دشمنت شرمنده گلم...من فقط اینجارو دارم با اینکه مامانمینا پیشمن تا خونشون ده دقیقه راه نیست با ماشین ولی خودم احساس تنهایی میکنم فکر کنم افسردگی گرفتم...لعنت به ازدواج بیموقع