بدترین احساس حتی از مرگ فرزند هم باللتر ،تجربه این مورد هست که متاسفانه حیلی هم زیاد شده.
قدیما هم بود اما مردا به خاطر نجابت بیشتر زنها و ایمان و نبود رسانه که هر دم چیزهای جدیدی ازرابطه ها رو ارائه میکنه نبود.
باید بدونیم یه طرف دیگه این ماجرا هم زنهای هرز و هوسران و حتی انتقلم جویی هیتند که چون خودشون زندگی های موفقی نداشتند یا اعتماد به نفس متعالی ندارند ،می خوان خودشون رو در زندگی دیگران تجربه کنند.
مردا در جای خودشون مقصر .(اصلا" خیانت هیچ وقت توجیهی ندارد) این بماند اما خدابیش جامعه رو ببینید...چقدر افتضاح شده. ..
زن رو تو خیابون میبینی با ظاهر وحرکاتش داره میگه بیا...
زنهای خوبی تو جامعه نداریم و البته در ادامه هم مردان ضعیف النفس و در ادامه متلاشی شدن خانواده..!
همین بلایی که داره به سر جامعه میاد. و کمتر خانواده ای پیدا میکنی که از درون خوشبخت و با دل قرص زندگی کنند.اونم اغلب مربوط به خانواده هایی میشن که از نظر اعتقادی وایمان واقعی(نه ظاهری)یه چیزهایی تو وجودشون هست.
به خدا توکل کن و باهاش حرف بزن. بدون تلاش برای برگردوندن زندگیت،از میدون بیرون نرو.
زندگی تو مال تو و به خودت بگو صاحبشی و نمیذاری هیچ کس دیگه ای صاحبش بشه. بی اعتماد شدن ،احساس بسیار بدیه. اما با یه مشاور کاربلد صحبت کن. از این قضیه هم راحت رد نشو اما با دعوا روی شوهرت رو باز نکن اما بهش بفهمون که چقدر دلت شکسته و چقدر برای زندگی مایه گذاشته. بهش بفهمون، این چیزا هر چقدر هم تو جامعه زیاد شده باشه،برای یک زن یا مردی که برا زندگیش تلاش میکنه،هیچ وقت هیچ وقت قابل قبول و توجیح نیست.
به خودت به عنوان یه آدم قوی نگاه کن که از همه زنها بیشتر قدرت جذب و ماندنش رو داری.
این زندگی مال توئه و قدرت حفظ کردنش رو داری با توکل به خدا. آمین.