ببخشید اگه برای یار دوم تاپیکمو میبینید
به نتیجه ای نرسیدم و نمیدونم چیکار کنم
جریان اینه
از قبل عید قهرن گویا برادرم خیانت کرده
اول که میگفت تهمته بعدم به همه گفت به شما ربطی نداره و دخالت نکنید
من سر زندگی خودم یه مدت کوتاه با خانواده ام ارتباط نداشتم وبا برادرمم قهرم
حالا زنداداشم بعد این همه مدت که با هیچکدوم ما ارتباط نمیگرفت زنگ زده بود همه چیو تا حدودی تعریف کرد
اینم بگم دوست بچگیمونن خانوادگی و از یه زن داداش و خواهرشوهر یکم نزدیک تریم
معلومه نمیخواد جدا بشه
به نظرتون از من انتظار داره کاری کنم؟اخه تاالان با کسی حرف نمیزد
من ۱۰ سال از برادرم کوچک ترم و همونطور که گفتم باهاش سر سنگینم
کاری کنم به نظرتون؟میگم شاید بنده خدا توقع داره
چون داداشم یه بار هم نرفته تلاشی کنه زنشو برگردونه
یه مدت هم میگفت میخواد طلاقش بده اما من دیگه رابطه ام قطع شد نفهمیدم اون جریان چی شد