تا الان ک ۲۵ سالمه خیلی احترامشو نگه داشتم
حرمتشو نشکستم
ولی خیلی شده حرفا بهم زده سکوت کردم خیلی دلم شکسته ازش
ولی امروز باهام تند حرف زد منم صدامو بردم بالا دلم پر بود ازش بهش فحش دادم و هر چی از دهنم در اومد بارش کردم گفتم تو مادر نبودی و نیستی تو دشمنی تو ماری بدترین حرفا رو بهش زدم و اونم سکوت کرد هیچی نگفت فقط صدای شکستن قلبشو شنیدم
الان خیلی پشیمونم دفه اوله ک اینجوری کردم
چرا صبح زودی رفت رو اعصابم ک اینجوری کنم😔
دعواتون سر چی بود؟
متاسفم برات
برید دستشو ببوسید و ازش معذرت خواهی کنید لطفا
مجردی
باید هرچه زودتر از دلش دربیاری با بوسیدنش و معذرت خواهی
مطمئنم می بخشت
کاش بیای ب مامان منم بگی همینارو دستتم میبوسم
برو از دلش در بیار مامانا زود میبخشن
برو از دلش دربیار بگو دست خودم نبود
مادر میبخشه
بدون هیچ حرفی برو پاشو ببوس فقط بگو ببخش، دیگه یه کلمه حرف نزن تا فردا صبح
مادر عشق بی پایان اما طبیعی هست بچه ها در نقطه امن زندکیشون تمام عصبانیت و دلخوری هاشون بروز بدن
من جات بودم ب پاش میافتادم تا منو ببخشه
