باحجاب که یهویی شد ،ولیقبلا قرآن زیاد میخوندم البته من افراطی نیستم
هر چی قلبم و فکر و ذهنم قبول کنه همونکارو میکنم .هرکار بهم آرامش بده
و من ارادت خاصی به امام رضا داشتم و دارم.
من یه مشکلی برام پیش اومد خیلی ناراحت و دلشکسته بودم
یروز تنها تو حیاط نشسته بودم با خدا درد و دل میکردم
از امام رضا خواستم بطلبه منو اگ قابل بدونن
خلاصه خانواده گفتن بریم سفر کجا؟ شیراز
داشتیم میرفتیم تو مسیره شیراز یه اتفاقاتی افتاد مسیرو عوض کردیم سمت مشهد دیگه شیراز نرفتیم.و من هر روز حرم بودم و خوشحال که بعد از سالیان طولانی دوباره قسمت شد برم انقدر ارامش داشتم یجور مدیتیشن بود برام .و بخشی از مشکلاتم حل شدن تو اون مدت البته هنوز نصف دیگه اش مونده
و با خودم گفتم از این ب بعد با حجاب میشم چرا که نه
و نذر هم کردم .که انشالله اگ قبول بشه هر سال بجا میارم