همسرم قهره
نهایت بی محلی میکنه
خودش مدام درحال بهانه گیری برای دعواست بعدم عین پرنسس ها قهره
با من سر سفره نمیشینه غذا بخوره اما از غذایی که من پختم میخوره
ابراز علاقه اش به بچمون هزار برابر شده و کلا من رو نادیده میگیره انگار حضور ندارم
این که میگم جز کوچیکی از حرفاشه و سر چرت ترین مسائل عادت کرده سرم داد بزنه ،بهم گفت این خونه فقط برای منه ،خونه تو خونه باباته میخوای برو
بخاطر همین من یک کلمه هم باهاش حرف نمیزنم برای غذا تشکر سرد هم کرد جواب ندادم با داد گفت لالی ،زبون نداری و...جواب ندادم چون احساس کردم من رو ب چشم مستخدم و کارگر خونه میبینه ،ادم رستوران هم بره از گارسون تشکر میکنه بخاطر همین بیشتر دلم میشکنه
من با این آدم چیکار کنم ایندفعه رفتارهای سردتری هم نشون میده
من منتشر کشیدنی هر چی دلش میخواد بهم میگه و نازشم طولانیه آخرم هم سبک میشم هم اون سر سنگینه هم اون بیشتر پرو میشه و حرفای بدتری میزنه
من با این آدم چ کنم