من ۲۴سالمه بیماری ام اس دارم که نمیتونم راه برم به خوبی وخیلی میلنگم تو راه رفتن ولی کارامو خودم انجام میدم با پسری ام که ۳۰سالضه هر دو یه دانشکده هستیم وهر دو دانشجوی فیزیو تراپی ما قبل دانشگاه حدود ۱سال با هم مجازی بودیم ومن از همون اول گفتم که من ام اس دارم نمیتونم مثل مردم عادی راه برم گفتم تو حق داری قبچل نکنی اما اون گفت اگه تو بری من زندگیم نابود میشه وفلان وگفت مهم نیست برای من خانواده هم اصلا این بیماری و این موضوع براشون مهم نیست اون موقع اصلا ندیده بود من رو وقتی هم دیدیم حضوری همو برای اولین بار خیلی خوش برخورد بود ولی حس کردم ناراحت شد یکم والان یکساله که حضوری با هم هستیم و هیچ مشکلی نداریم با هم ومنو خیلی هم دوست داره ولی من همش حس میکنم توی دل خودم که شاید دلش میسوزه برای من برای همین جدا نمیشه در حالی که اصلا در عمل اینجوری نشون نمیده من خیلی دوستش دارم خیلی زیاد ولی میگم شاید بگم بیا جدا بشیم بهتره