از ظهر دیروز رفتم تو زیر زمین خونه بابام شب مامانم فهمید گفت بیا بالا
اینا کاری نمیتونن برام بکنن
جریان زندگی من مفصله هنه از زندگی من بیزار و خستن شرایط بدی هست شرایط خیییلی بدی هست
قبلا بچهار قهر با خودم میاوردم میامد در خونه بابام ابرو بری نیکرد سر و صدا دیکه نمیارم چون خیلی بیشتر اذیتم میکنه زجرم میده زجرم میده زجججرممم میده