باورتون میشه سر کوله پشتی که واسه فرار آماده کردم دعوامون شده ازروز اول که من هی دارم چیزای ضروری جمع میکنم طبق گفته بقیه که اماده باشیم واسه مواقع ضروری بدبختی دارم بااین بشرانگار مقصرمنم یامن اسرائیلم هی میپره بهم که این چه کاریه این براچیه چرا اب ذخیره کردی چرا پیک نیک پر کردی چرا کنسرو اینا کنارگذاشتی صدبار دعوا کردیم صدابار بازبون خوش ومهربونی بهش گفتم چرامقاومت میکنی بفهم بچه داریم درک سر من وتو شد اگه اتفاقی بیوفته چطور ببینم بچم گشنه اس بچم دارو نداره بچم تشنه اس بخاطر بچمه بفهم اگه خودم وتو بودیم هیچکار نمیکردیم درحالیکه برادرام خودشون پیش قدمن براداینکار همراه بازناشون همه چیزاشون اماده گذاشتن صندوق ماشین شوهر من میمونه مقابلم ایناچیه گذاشتی صندوق فلان فلان تا امروز ظهر دیگه ترکیدم رفتم کوله ومواد غذایی اب وداروها همه رو ازصندوق دراوردم ریختم توخونه قسم خوردم بمب برنه وسط خونه ازجام تکون نمیخورم
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
نمیدونم مردا چرا تینطور شدن داداشای من تو شهر امن خونه گرفتن واسه زن و بچشون به قول تو هزارو یه امادگی داشتن اما من تو تهرانم میگم بریم شهرستان خونه بابام مسخره میکنه ابدا اهمیت نمیده میگه هیچی نیست ..
ولی خودش هر شب خونا باباش ...از دست این مردا به خدا من راضیم بمیرم خودم دور از جون بچم باشه
عزیزم حالا یه جنگ انداختی تو خونه خوبهیکم اروم باشچرا دعوا میکنیشما کوله رو جمع کن یه گوشه بزار اصلا ...
نه دیگه زندگیم کم جهنمیه بزار همون بهتر بمیریم هممون راحت بشیم کسی باید اینکارارو بکنه که شوق وذوق امید به زندگی داشته باشه اینکارا برا ماها بدبختا نیست