ولی مامانم خیلیییی مخالفت میکنه و گریه امروز داشتم درموردش حرف میزنم فک کنم تا دو ساعت داشت گریه میکرد که تو میخوای از این خونه بری میخوای از اینجا بری
واقعا اعصاب خودمم خورد میکنه
هزار بار بهش گفتم من قرار نیست تا ابد پیش شماها باشم و ابنجا حالم خوب نیست و همه بچها یروزی راهشون جدا میشه
الانم بهش گفتم این همه ادم بچه هاشونو میفرستن اینور اونور مگه اونا دل ندارن ولی باز قبول نمیکنه
من اگه قبول بشم میرم ولی مامانم ناراحت میشه