مامان من برا بارداری زن داداشم شدہ بود نوکر زن داداشم
از اخرم کلی حرف بار مامانم کرد کہ کم کردی
جوری بود کہ من از صبح میرفتم خونشو براش تمیز میکردم اشپزی میکردم بعد تموم شدن کارا میومدم خونمون
از اخرم کلی فحش بھم داد کہ تو اصلا کاری برام نکردی
تا اخر عمرم حلالش نمیکنم کلی ام تھمت بھم زد
ھمون مادر خودش براش غذا بفرستہ