من ده ساله ازدواج کردم ولی پدرم اصلا خونم نیومده من ناراحتیم چجوری بگم مادرم دوبار اومده خواهرم یهبار البته فقیرن من تاحالا نازک تر از گل نگفتم و گله نکردم ولی جلو خانواده شوهرم خجالت میکشم نمیگن این بی صاحابه حالا جاریم هرچند ماه میان خانوادش یه ماه میمونن چقد بهش میرسن باهم تو یه ساختمونیم من همیشه سرم پایینه از خجالت بهم متلک ميناز هرچی میخان میگن میترسم چیزی بگم این قضیه رو به روم بیارن مطلومم همیشه
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
نه به پدر مادر تو، نه به پدر مادر جاریت، چه خبره هرچند ماه، یه ماه رو بمونن، مهمون دو روز سه روز خوبه، شما هم خانوادت رو دعوت کن اگه نزدیک هستین هر ماه شام دعوت کن، اگه دور هستین هرچند ماه بیان بهت سر بزنن و یکی دو روز بمونن
همیشه از حقت دفاع کن، هیچوقت از ترس اینکه مبادا چیزی به روم بیارن از حق خودت نگذر، خانوادت دزدی که نکردن از خونت، کمتر آمدن ،اهلش نیستن به هر دلیلی به بقیه چه مربوط
نه به پدر مادر تو، نه به پدر مادر جاریت، چه خبره هرچند ماه، یه ماه رو بمونن، مهمون دو روز سه روز خوب ...
اونا گنابادن من تهران هزار کیلومتر فاصله داریم ده ساله نیومدن خانوادم بی فرهنگ نیستن یه ماه بمونن وقتی اومدن سه یا چهارسو موندن وضعشون نمیرسه بیشتر بمونن کلا مامان دوبار اومده همش
اونا گنابادن من تهران هزار کیلومتر فاصله داریم ده ساله نیومدن خانوادم بی فرهنگ نیستن یه ماه بمونن وق ...
خب دعوتشون کن، شوهرت، پدرت رو خودش مستقیم دعوت کنه، شاید اومدن، در عجبم چطور صدای مادرشوهرت در نیومده برا یک ماه موندن پدر مادر جاریت، آخه خیلی دیدم در یک ساختمان، سریع اعتراض میکنن پدرشوهر مادرشوهر به زیاد موندن خانواده ی عروس
خب دعوتشون کن، شوهرت، پدرت رو خودش مستقیم دعوت کنه، شاید اومدن، در عجبم چطور صدای مادرشوهرت در نیومد ...
اولا میگفتن که تازه ازدواج کرده بودن اونا از این آدمان که یذک میکشن تو زندگی بچشون میان میمونن به خروار مهمونم هرروز میارن تو خونه شصت متری شعور زیر صفرن