2777
2789

سلام خانوما من یه مشکل واسم پیش اومده توروخدا عاقلانه و با فکر نظر بدین چون دارم از ناراحتی و حس بد میمیرم 

ما یه جمع دوستانه داریم ک تازه یک ساله ما وارد جمعشون شدیم و در حد پنج شش بار کلا هم رو دیدیم و همه خیلی موجه و با ادب با شخصیت چیز بدی ندیده بودم اذشون

همه زن و شوهرن یا خانواده 

اینم بگم من با شوهرم کوچک‌ترین مشکلی نداریم و واقعا عاشقانه همو دوست داریم و احترام میزاریم بهم 

خلاصه چند شب پیش زنگ زدن و رفتیم بیرون قرار بود شبم بخابیم و فرداش  برگردیم،بعد یه اقا هست حدودا چهل ساله خیلی بیریخت و زشت اما زنش فوق العاده زیبا و‌با شخصیت از همه خانومای جمع واقعا خوشگلتره ادم دلش میخاد ساعتها اینو نگاه کنه 

اون شب همه چیز اوکی بود تا وقتی میخاستیم بخوابیم‌همه داشتن چادر هاشونو برپا میکردن منم شوهرم چادرو پهن کرد رفت تو ماشین که پشت چادرمون بود پتوهارو بیاره این اقا هم چادرش دقیقا جلو چادر ما بود 

پتو ها تو دستش خانومش هم تک تک میگرفت و‌پهن میکرد این وایساده بود دم چادرش 

منم داشتم چادرو صاف میکردم پشتم بهش بود یهو حس کردم با دستش پشتمو لمس کرد من واقعا شوکه شدم برگشتم با اخم نگاش کردم اون داشت با زنش حرف میزد و کمرشو با همون دست میخاروند و اصلا توجهی نکرد 

منم فوری بلند که همه بشنون به شوهرم گفتم بیا کارت دارم رفتم گفتم جمع کن بریم هعی میپرسید چی شده منم بهش گفتم این دست زده به من گفت مطمینی گفتم اره مطمینم اما یک درصد هم ممکنه ناخواسته دستش خورده باشه اما ۹۹درصد حس میکنم از عمد بوده

شوهرم گفت اشتباه نمیکنی گفتم نمیدونم بخدا جمع کن بریم فقط من واقعا از شوک داشتم از حال میرفتم بدنم افتاده بود به لرز شدید تو‌هوای گرم 

من انتظار داشتم شوهرم بره دعوا کنه چون همیشه خیلی حساسه و غیرتی مثلا

رفت ی نگاه انداخت دید همه تو چادراشونن اومد گفت بیا بریم تو‌چادر اونم شوک شده بود

گفت شاید اشتباه میکنی این ادم اینطور ادمی نیست و کسی جراتشو نداره همچین حرکتی بزنه و انقدر مست بوده که رو‌پاش بند نبوده 

من رفتم تو چادر انقد حالم بد بود نمیدونستم‌چیکار کنم 

شوهرمم اومد گفت اگ‌میخای بریم میریم حالت خوبه؟؟؟؟؟؟؟من فقط میلرزیدم دندونام بهم میخوردااااا

گفتم بیا بخواب 

خلاصه تا صبح من لرزیدم و اشکمم میومد ی سره اما پشتمو کردم ک شوهرم نبینه اونم سعی کرد ارومم کنه 

صبح بیدار شد من انتظار عکس العمل داشتم امااااااااا هییییییییچ گفت فعلا چیزی نگو‌خودم درستش میکنم جلو‌بقیه نگو زشته منم اولش چیزی نگفتم همش اخم کردم  اما ی چندتا  تیکه بد انداختم که مردا متاهل خیلی  لا.... شدن و اینا شوهرمم بهش چندتا تیکه انداخت محل نذاشت و اون گفت بیا حکم بازی کنیم شوهرم نرفت اما ته عکس العملش همین بود منم چندبارفتم‌پاشو‌بریم گفت ناهار بخوریم بریم حالا گرمه ماشین امپر میچسبونه و این حرفا خلاصه ناهار خوردیم و اومدیم کل روزم محلش نذاشتم اصلا نمیتونستم تو چشاش نگاه کنم حالمم بد بود

تو ماشین به من میگه مرسی ک‌چیزی نگفتی و اروم بودی:/

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من واقعا با حرکت شوهرم خورد شدم 

بعد به یکی از رفیقاش که مارو‌دعوت کرده بود زنگ زد گفت میام باهم حرف میزنیم یه نفر یکار کرده میخام جرش بدم چون خانواده تو بوده اونجا من چیزی نگفتم تفریح شما خراب نکنم و این حرفا

خیلی شلوغش کردی عزیزم. خب شوهرت میرفت اونو میزد تو آروم میشدی. اینجور آبروی توهم میرفت. بعدم اگه مودب و با شخصیت پس اینقدر خورده مه روپاش بند نبوده چیه. شاید اشتباه میکنی. 

گفت گفت زنان و کشت کشت مردان میشد. حساس نباش. 

یچیزم بگم ها. زیادم دنبال یچیز بگیری شوهره میگه خب من که از این آدم چیزی ندیدم. زنم مقصره که اینقدر پیگیر و ول کن نیست. از این ببعد بیرون رفتن و تفریح نمی‌بره تا مبادا کسی دست درازی کنه بخاطر حرفای خودتم میسه

جملهٔ آخرش رو اصلا دوست نداشتم. اصلا.

ولی بقیه‌ش شاید یه کم طبیعی بود. می‌دونی چرا؟ چون هیچ کی باورش نمیشه یکی انقدرررررر کثافت باشه که توی محیط خانوادگی همچین کاری کنه.

مست بوده؟

اگه مست بوده کرده دیگه.

ببین طبیعیه از همسرت دلخور باشی، اما طلاق نه، اصلا بهش فکر هم نکن.

گل بهاری، بت تتاری، نبیذ داری، چرا نیاری؟
جملهٔ آخرش رو اصلا دوست نداشتم. اصلا.ولی بقیه‌ش شاید یه کم طبیعی بود. می‌دونی چرا؟ چون هیچ کی باورش ...

واقعا من انتظار نداشتم از شوهرم که ساکت بمونه و چیزی نگه اصلا نمیتونم هضمش کنم😭😭😭😭

من چیکار کردم که ابروم بره خب؟؟؟؟؟

نه عزیزم بزرگش نکردی و واکنشت کاملا طبیعی بود.

با آدم هرزه اونم کسی که زنش کنارشه، نمیشه عادی رفتار کرد. یه متلک یا نگاه بد هم نبوده که، دست‌درازی بدی کرده.

گل بهاری، بت تتاری، نبیذ داری، چرا نیاری؟
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792