اینقد آدم دورویی هست بعدی ک الکی خودش دعوا راه انداخت مامان بم گفت بخاطر من برو آشتی کن منم چون مامانم مریض گفتم بخاطر اون برم آشتی کنمدعوا رو بزرگتر نکنه ک استرس نکشه مامانم
رفتم بهش گقتم بااینکه دعوا رو راه انداختی مقصری الامم بخاطر مامانم اومدم نمببخشمت ولی هرچی بوده نبوده فراموش کنیم یهو برداشت بم گفت ب ی ورمم نیست ناراحتت کروم هرکاری کردم منم عصبی شدم صدام رفت بالا گفتم بدرک دختره بیشعور بحث مون شد بعد بابام اومدش این تا دید بابام اومد دورویی بازی درآورد اومد بوسم کنه من نزاشتم سریع ب گریه شد ب بابامگفت این خودش داره فاصله میگیره کلن آدم خیلی دورویی بابام هم فک کرد من مقصرمهمشطرفداری اونو میکنه😐