سردی هرگز نخور گرمی جات زیاد بخور کمرت را هکیشه ببند لگن و کمر گرم نگهدار تا رحمت گرم بشه و فک کنم برای پسر دار شدن باید مایع منی عمیق تخلیه بشه
میخام ب خانواده تم هیچی نگم برعکس همیشه اروم اروم وسایلامو جمع کنم ی روز مونده ب رفتن برم چمدون بخرم بریزم توش و برم ،بابا اگر سر کار بود مهم نیست مامانم سر کارش بود مهم نیست خانواده بودن نبودن دیدم ندیدم مهم نیست میخام بدون ندیدن و خداحافظی کردن برم ،من اومدم ک سال اخر قشنگی داشته باشیم خیلی تلاش کردم و قشنگ هم ساختم اونا بلد نبودن قشنگی بسازن دل شکستن،اینجا ک نوشتم برای کسی ننوشتم برای خودم نوشتم چون چندین بار در طول روز امضای خودمو میخونم و هر قسمتش ی غم و شادی را یادم کیاره ک باید بمونه، ...غمگین ترین تصمیم مهاجرت بود ک خیلی طول کشید تا بپذیرم و برم دنبالش،ولی الان بابت اون تصمیم غمگین طولانی خوشحالترین و شکرگذارترینم،خوشحالم ک در کنار اصیلترین دیندارترین غیورترین فرزندان کوروش💔 نخواهم زیست *امروز دلم خواست بنویسم نزدیک ب پانزده ساله منتظرم امروز ک روزها را شمردم دلم ب حال خودم سوخت پونزده ساااال هرشب انتظار و دعا و نذر و نیاز و شکست ...دعام کنید حتی الانم با ناامیدی و خستگی نوشتم دعام کنید یعنی تموم میشه این انتظار یا اینکه من تموم میشم؟ امروز هفده مهر نذر حدیث کسا برداشتم برای انتظار میدونم ک پشت این میام مینویسم انتظار پونزده ساله من ب لطف پنج تن آل عبا تموم شد و همه چیز اونجور ک میخاستم با خوشحالی و رضایت و برکت سر اومد💕😍یادتونه اول پروفایلم نوشته بودم از سگ کمتر و اینا؟ب خاطر امتحانم نوشته بودم،اون آزمون به سر رسید با موفقیت بزرگ و خوشحالی و خوشگذرونی بزرگتر و خاطرات شیرین تر به پایان رسید♥️اونقدر شیرین ک شب ازمون مصاحبه ام اوکی شد،و تا چند روز دیگه دختر زیبای گیسو کمند چشم تیله ای میره ب هامبورگ زیبا💌😅بزنید دست قشنگه را،ماشالله لاحول و لا قوة الا بالله آلعلی العظیم استغفرالله ربی و اتوب و الیه هیچوقت از اینا ننوشتم ولی الان دلم میخاد بنویسم♥️💝😌
دوقاشق آرد رو با روغن تفت میدم تا رنگش کمی تغییر کنه بعدبهش یه لیوان اب سرد و دوقاشق شکراضافه میکنم و زیرشو ملایم میکنمو هی هم میزنم یه قاشق گلاب و یه ذره عرق هل و یخورده پودر دارچین و زعفرون میریزم و هم میرنم تا غلظت شبیه ماست بشه
پودر بزرک هم دارم اماده که شد یه قاشق بزرک میریزم داخلش هم میزنم
مواظب باش دختر نشه چون همین چند روز پیش یکی دوتا دختر داشته شوهرش فهمیده سومی دختره هم مادر هم بچه ت ...
چرا نسبت ب همه چی گارد دارین شما نینی سایتی ها؟؟؟؟یدونه دختر داره دوس داره پسر داشته باشه مگ اون گفته از دخترم بدم میاد؟گفته میخوام فقط دوتا بچه داشته باشم
کاربر جدید نیستم سومین اکانتمه🥲گاهی آدمها از درون خسته میشوند، خستگیای که هیچ خوابی درمانش نمیکند.
عزیزم همسر شما کلا مشکل باروری داشته حرف دکتر در مورد مردایی بود ک مشکل باروری نداشتن و میخواستن تعی ...
نه جونم کلا درمورد شوهرم که حرف نمیزد درمورد اسپرم و تعیین جنسیت حرف میزد بعد من فقط که از ابن دکتر نشنیدم میگم پونزذه دکتر زنان فلوشیب خوب رفتم پرسیدم