والا ما پریشب رفتیم مهمونی ای ک خودشون دعوتمون کردن شام رفتیم دختر صاحب خونه بقدری بی محلییییی کرد بهمون ک اصن جاخوردیم ب مامانم گفتم ااع چرا وقتی میاد خونه ی ما میگه میخنده حالا چون ما اومدیم اینه رفتارش😐مال ما برعکس شده همه تعریف میکنن ما هیچی🤣
منم یکی از اقواممون که بالای شهر همه چیز نوع عالیش و میچینن حتی از این میوه های عجیب گرون استوایی و غیره بعد اصلا جلوت نمیگیرن رو میز بزرگ وسط میگن بفرمایین از خودتون پذیرایی کنین هیچ کس دفعه قبلی روش نشد برداره فامیل نزدیکم هست همه میگفتن خواستن پز بدن ولی من دیدگاهم با بقیه متفاوته قشنگ رفتم هر چی دلم میخواست برداشتم خوردم تشکر هم کردم بنده خدا هزینه و زحمت کشیده بود ولی بقیه نرفتن بردارن
من از این ظرفها تو نان سحر دیدم یه ظرف استیل بزرگ بود از توش شکلات میریخت مثل آبشار مانند بعد فروشنده میگفت دونات رو هر چقدر دوست دارین شکلاتی کنین منم خودمو خفه میکردم چند دور شکلات میزدم دونات این ظرفها کوچکترش هم هست مهمون توش میوه میزنه نوش جان میکنه تو مهمونیها چقدر دلم خواست خدا قسمت کنه فامیلا بخرن پذیرایی کنن ازمون خخخخخخخ
اخه بندگان خدا اصلا خسیس نیستن و نگاه نمیکنن نمیدونم چرا بقیه فامیلا برمیخوره حرکت اینا ولی من میرم خونشون چه کیفی میکنم همه میگن اینا میخان پز بدن درصورتیکه این جور نباید نگاه کرد من از داشتن اونا خوشحال میشم و بهشون افتخارم میکنم چون بالاتر میشنن و بهتر و بیشتر پذیرایی میکنن نباید منکر زحماتشون بشن و هیچی لب نزنن آخه میز به اون بزرگی چیدن برا مهمونا دیگه بردارن بخورن
