خونه مادر شوهر بودیم بعد دختر خواهرشوهرم بچه هامو نفرین میکرد چه نفریناااییی ..
بعد دخترم بهش گفت مامانت تربیت یادت نداده؟
بعد خواهر شوهرم ( زن بی فرهنگی) گفت همونطور که مامان تو یاد داده منم تربیت کردم نی ماکارانی..!!!!!(اینو گفت چون دخترم خیلی لاغره قربونش برم)😭
بعد من گفتم معصومه ( اسم خواهر شوهرم) اینا بچن ولشون کن ...
بعد پرید تو حلقم گفت خااک تو سرت با بچه تربیت کردنت (از اول با من لج بود)
بعد منم گفتم متاسفم برات که این همه بحث های بچگونه و بچه هارو بزرگ میکنی واقعاکه !!!
از همون موقع شوهرم باهام اخم کرده و خواهر شوهرم درباره ی من خیلی جلوی بقیه بد میگه ...💔
آخه من باید چکار میکردم مگه؟🥺🥺
دلم خونه ...💔