2777
2789

از دوستم‌ پرسیدم چرا روزی چند دفعه در روز که اینجایی به ماردت زنگ میزنی؟

گفت بچه که بوده پدر و مادرش با هم دعوا میکنن و مادرش میخاسته خودشو با چاقو بک*شه که پدرش مانع شده از اون ماجرا نزدیک به ۲۰ ساله که میگذره اما.... دوستم الان تقریبا هر یک ساعت ، روزی چندین باااار ،با مادرش تماس میگیره تا مطمئن بشه یجورایی زندس

سلام دخترررررررررررم با تشکر

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

مورد تعرض قرار گرفتم توسط یکی از اقوام نزدیکمون،😢

هیچچچچ وقت یادم نرفته و هیچچچ وقت حلالش نمیکنم،

چون نصف زندگیم تحت الشعاع اون اتفاق قرارگرفت😢😢

قدری شادی با خودت به خانه ببر...راه خانه ات را ک یاد گرفت....فردا،با پای خودش می آید....🌱

بدترینش این بود که مامانم منو به عنوان تنبیه انداخت زیرزمین یه گربه اونجا بود که منو گاز گرفت یه تیکه از گوشتمو کند 

اون لحظه هر چی جیغ زدم کسی نیومد بعدشم از ترس به کسی چیزی نگفتم زخمش بشدت عفونت کرد 

🏊‍♀️🏋‍♀️🏃🏼‍♀️

مامانم شاغل بود و من تقریبا تمام مدت تنها بودم

ناخواسته حس خوبی نسبت به مادرهای شاغل ندارم.خودمم بعد زایمان استعفا دادم

به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت غصه هم می گذردآنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند..لحظه ها عریانند.به تن لحظه خود، جامه اندوه مـپوشان هرگز…!!زندگی ذره کاهیست که کوهش کردیم زندگی نام نکویی ست که خارش کردیم
مورد تعرض قرار گرفتم توسط یکی از اقوام نزدیکمون،😢هیچچچچ وقت یادم نرفته و هیچچچ وقت حلالش نمیکنم،چون ...

منم اینو تجربه کردم غریبه بود ولی خب چه فرقی به حال دردش داره هنوز که هنوزه هر روز لعنتش میکنم فقط این یه ماه رمضان بیخیالش شدم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز