2777
2789
عنوان

مادرشوهر

| مشاهده متن کامل بحث + 625 بازدید | 57 پست

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

گوش شوهرمو پر میکنه.به من میگه که نرو این ور اونور خونه مادرت پسرم خونه گرفته برات بمون خونت

میفهمم عزیزم اما تو سعی کن اول صبور باشی زود عصبی نشی خوب دوم اینکه رابطه تو با شوهرت خوب کن سر این ماجراها معمولا خانوما با شوهراشون بحث میکنن و شوهرا هم ته دلشون میدونن حق با خانوماشونه ها اما طرف مامانشو میگیرن پس سعی کن تو با شوهرت خوب باشی کم کم شوهرت جواب مامانشو میده عزیزم فقط صبور باش 

زندگی من خلاصه شده تو 1کلمه:حسرت 😦😦😦
شوهرمم لنگه مادرشه خستم کرده چاره ای ندارم 

شوهرت دیگه چی میگه؟ چندساله ازدواج کردی؟ 

خدایا به دلم ارامش بده تا به شوهرم اعتماد کنم منه شکاک😭 اونم اگه چشاشو مثل پنکه سقفی تو خیابون چرخوند از کاسه درار😌
منو جلو مادر افریتش همش کوچیک میکنه.هرچی تو دهنش میگه اونم خال میکنه

گلم اگر میتونی پیش یه مشاور خوب برو تا راهنماییت  بعضیاخیلی نفهمن بهشون بگو خوشتون میاد یکی با دختر شما این کاروکنه

عزیزم یه مدت سوره مسد روبخون بگو دست وپاوزبون اذیت وازارش قطع بشه اسمشو بیار مثلابگو سوره مسد(تبت)میخوانم برای مثلا مریم دختر اقدس که دسته دخالت واذیت وازارش قطع بشه انشاالله ..خیلی کوتاه ومفیده انشاالله جواب میده

وای من چند وقت پیش یه اشتباهی کردم میگم اینجا تجربمو 

خواهر شوهرا و مادر شوهر هر دفعه سر یه چیزی میگفتن داداش چقد عوض شدی و کم میای و زن ذلیل .البته به شوخی و خنده و زبون فوق الاده نرم .و ....

بعد یه روز من خونشون بودم شوهرم از بیرون پیام داد من نمیام خونه مامان 

منم بلند شدم بیام بهم گفتن تو نذاشتیش بیاد 

منم کللللی ناراحت شدم و یه بحث کوچولو و قهر کردم اومدم بیرون 

به شوهرم گفتم 

گفت بگگگگگگگگن .هر چی دلشون میخواد بگن 

تو چرا خودتو ناراحت میکنی 

الان پشیمونم میتونستم اصلا جوابشو ندم 

بهتره در مقابلشون سکوت کنی .

فقط به خاطر شوهرت و رابطت

عزیزم یه مدت سوره مسد روبخون بگو دست وپاوزبون اذیت وازارش قطع بشه اسمشو بیار مثلابگو سوره مسد(تبت)می ...

بعدشم سیاست مدارشو اصلااااااا بد مادرشوهرو نگو به شوهرت نه خوبیشوبگو نه بدیشو انقدر بیتفاوت باش که ارامش به زندگیتون برگرده وقتی شوهرت توخونه ارامش باشه وبدمادرشو نگی وبره خونه مادرش بدتوروبهش بگن خودش چندباربره خسته میشه میفهمه چه خبره بخدا اگر برعکس نشد اگر همه چی خوب پیش نرفت اینو من ازچندنفر به عینه دیدم حتی شوهره میگفته چقدر توزندگیش اشتباه میکرده ودقبقا مثله شوهرشما بوده زنه یه گوشواره توگوشع دخترش نمیتونسته بندازه مادرشوهر میومده دعوا بامرده که بایدبرا ابجی مجردتم بخری همینو

اره باید اینکارو کنم انقدر دریده که برم تو اتاق هرچی تو دهنشه باید بگه

چند بار اینکارو کن یا کنارش بشین تاویزیون نگاه کن بعد که باهات حرف زد یجوری بگو هیس که دارم تلویزیون میبینم

‎متاسفانه یه عده هنوز نمیدونن‎ احترامی ک بهشون میذاري از ‎شخصیت خودته نه کمالات اونا!
جرات دارم حرف مادرشو بزنم خون به راه میندازه.ولی به خانواده من که میان خونمون احترام نمیذاره میره بی ...

مگه میشه؟؟

مگه اسیرشی؟؟

تو مثله خودش رفتار کن ببین مثلا میخواد چکار کنه

والا...

خدا که نیست اینجوری میگی😒😒

من کار ندارم میخوای چکار کنی ولی حتما باید درستش کنی وگرنه تا ابد توسری خور خودشو خانواده اشی

بهترین دیالوگی که توی عمرم شنیدم:امروز می خواهم به مصاف تزویر بروم که بدترین آفت دین است. تزویر با لباس دیانت و تقوی به میدان می آید. تزویر سکه ای است دورو، که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است. عوام خدایش را می بینند و اهل معرفت ابلیسش. و چه خون دلها خورد علی از دست این جماعت سر به سجود آیه خوان و به ظاهر متدین...💔
شوهرم مادرشو به من ترجیح میده اخه

خو منم اون تیکه هاشو ک با هم بحث کردیم و نگفتم 🙂

صد بار گفت تو منفی نگری و صدبار گفتم بد برداشت نکن .اونا اینطور نیستن 

ولی در اعماق دلش میدونست حق با منه 

تا من گریه کردم 😭

بعد حرف دلشو زد 

الانم از بعد اون بحث هر روز میره خو نه مامانش اینا منم اصلا برام مهم نیست 

دیگ ب منم کمتر محل میدن 

بازم بگم ک مهم نیست تصمیم گرفتم جوابشونو ندم و آروم باشم 


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792