۲۲سالمه و از خودم و زندگیم بدم میاد از آدما بدم میاد انگیزه ایی ندارم دیگ حتی برا هدفم نمیجنگم بزور میرم دانشگا از آدما فراری ام آلرژی دارم نسبت ب همه ی آدما واتفاقا وخشونت ها.دلم تیره وتاره وزندگیم خنثی وخاکستریه روحم توسط هیچ کسی نوازش نمیشه .ن کسی تو زندگیم راه دادم ن میتونم راه بدم بخاطر حال بدم (ضربه خوردم).ن ازدواجم سر میگیره چیکار کنم لاقل بتونم ۳سال کارشناسی رو باصبوری بگذرونم یه معنایی ک باعث بشه ادامه بدم بخدا انگیزه ایی ندارم برا ادامه دادن دلم میخاس ازدواج کنم هرخاستکاری میاد یا ب دلم نمیشینه یا کنسل میشه خیلی ناراحتم