کلا توی روابط یه سریها خیلی موفقن چه با همجنسشون چه با غیر همجنسشون آدمو میکشونن سمت خودشون به نظرم مهره مار دارن
زمانی که فرزندم را در آغوش کشیدم بند بند وجودم سرشار از او شد و تمنای دوست داشتنش تمام جانم را فراگرفت. رویای فردا را پیش چشمانم دیدم و غم هایم را به شب سپاردم تا نسوزد.
مثل خواهر شوهرم حتی به دل منم میشینه با وجود اینکه کار خاصیم نمیکنه
زمانی که فرزندم را در آغوش کشیدم بند بند وجودم سرشار از او شد و تمنای دوست داشتنش تمام جانم را فراگرفت. رویای فردا را پیش چشمانم دیدم و غم هایم را به شب سپاردم تا نسوزد.
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
زمانی که فرزندم را در آغوش کشیدم بند بند وجودم سرشار از او شد و تمنای دوست داشتنش تمام جانم را فراگرفت. رویای فردا را پیش چشمانم دیدم و غم هایم را به شب سپاردم تا نسوزد.
یه سری از آدم ها جاذبه دارن انگار.نمیدونم رمز موفقیتشون چیه.من که دافعه دارم.😂
انگاری منم دارم خواهری 😁😁😁
زمانی که فرزندم را در آغوش کشیدم بند بند وجودم سرشار از او شد و تمنای دوست داشتنش تمام جانم را فراگرفت. رویای فردا را پیش چشمانم دیدم و غم هایم را به شب سپاردم تا نسوزد.
مثل خواهر شوهرم حتی به دل منم میشینه با وجود اینکه کار خاصیم نمیکنه
شما خبر ندارین ولی خیلی از آدم ها مخفیانه کارهای خیر و خوبی انجام میدن که انرژی مثبت اون کار باعث میشه انسان های دیگه هم دلشون بخواد با اون طرف صمیمی بشن.
خدایا یعنی میشه دانشگاه علم و فرهنگ تهران قبول بشم🙏از ذوق بال درمیارم وقتی قبول بشم حتی فکر کردن بهش هم قند تو دلم آب میکنه📋📖📒📑📓📕📘📗📚📔📙🎓🖊️🖋️📝📏📐📄
بعضیا بخاطر خوش قلبی و ذات خوبشون و دل بزرگشون هست که تو قلب بقیه جا میشن.
این درسته ولی خیلی ها مهربونن ولی مهره مار ندارن این خواهر شوهرم خیلی ساکته خواهر شوهر کوچیکمم آرومه ولی بزرگه بیشتر به چشم میاد
زمانی که فرزندم را در آغوش کشیدم بند بند وجودم سرشار از او شد و تمنای دوست داشتنش تمام جانم را فراگرفت. رویای فردا را پیش چشمانم دیدم و غم هایم را به شب سپاردم تا نسوزد.
بعضی ها مهربونن ولی خرده شیشه دارن آدم از ته دلشون خبر نداره. ولی بعضی ها واقعا پاک و صافن دیدم که ...
آره درسته این دختر خوبیه منم دوسش دارم
زمانی که فرزندم را در آغوش کشیدم بند بند وجودم سرشار از او شد و تمنای دوست داشتنش تمام جانم را فراگرفت. رویای فردا را پیش چشمانم دیدم و غم هایم را به شب سپاردم تا نسوزد.