خانواده شوهرم در اصل مادرشوهرم مخالف سرسخته ازدواجمون بود و کلی آزار اذیت بما داد درنهایت منجر شد به سقط بچه و اوارگی بعد از کلی دویدن مستقل شدیم خونه رهن کردیم محل زندگیمون شهرمون عوض کردیم تا از دستش راحت بشیم شوهرم مشکل وابستگی داره جایی که از بچگی بزرگ شده رو ول کرده اومد یجا غریب زندگی میکنه براش سخته میبینمش دلم براش میسوزه اینجا ارامش داریم خیلی بهتر از اونجاست ولی مشکلش رفیق بازیاش وابستگی و غربتیه که داره تجربه میکنه خودش اینارو میگه حالا دل تنگه خانوادشهیا مشکل اینایی که میکه خدا داند رو اورده به الکل من نمیخوام معتاد بشع میخوام بهش بگم اگر انقدر زندگی اینجا برات سخته راهت بگیر و برو من هیچ آینده ی خوبی در کنار خانوادش ندارم دوست ندارم عذاب کشیدنشو ببینم بنظرتون کارم درسته یا به مرور عادت میکنه
یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.
من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.
تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.