هفت ساله که لبم خندیده و قلبم زار زده
هفت ساله که شبا بالشم از اشک چشام خیسه
هفت ساله که توی تنهایی هام با بغض و گریه از خدا فقط یه چیز میخوام
هفت ساله که فقط یه آرزو دارم
هفت ساله که به هر دری زدیم اما نشد
هفت ساله که خونه ام سوت و کور و تاریکه
کاشکی میشد منم مادر میشدم.کاش بشه...کاش انتقال چهارمم مثبت شه.کاش خدا به دلم نظر کنه😭😭😭😭😭