همش به بحث گذشت
نماینده کلاس بهم تهمت زده که تو رو زمیم چیپس ریختی چون منم امروز از اونا برده بودم ولی من نریختم و اصلا امروز اون قسمت از کلاس نرفتم! گفتم خوبه نماینده شدی اینجوری فاز برداشتی رئیس جمهور میشدی چی بودی! بهش برخورده😐
یا بغل دستیم که هزار بار ازم تقلب گرفته سر امتحان سرشو میکنه تا ته تو ورقه بعد ازش خواستم یه نیم نمره برسونه برگشته میگه من وظیفه ندارم تقلب بدم میخواستی اونروز تقلب ندی (البته که دیگه قرار نیس هیچگونه منفعتی از من ببینه)
سوار اتوبدس شدم خانومه که صندلی جلوییم بود پاشو گذاشت رو لبه صندلی ای که نشسته بودم با اون دامن بلند کثیفش که کای خاکی بود و به پام برخورد میکرد
برگشتم محترمانه گفتم پاتو بردار این یه وسیله نقلیه س همه ازش استفاده میکنن اول برداشت دوباره گذاشت پاشو!
برگشتمم خونه هم مامانم سرم داد میزنه که اره زیاد غذا نخور😐😂
من ری