مادرهای خسته و عصبی

اگه بدونی دائم هم اشتباهاتش رو توجیه می کنه. یه کم صدام بالا بره نصیحتم میکنه تو الان با من اینجوری رفتار کنی آینده من چی می خواد بشه .فک کن اون به من میگه

این حرفی که میزنی یعتی اون داره تو رو کنترل می کنه .به فکر چاره باش. مشاوره برو .

عزیزم رابطه شما و پدرش خوبه؟میدونم فکر میکنی بی ربطه ولی باور کن خیلی ربط داره

وای دقیقا دختر منه. ‌

عزیزم رفتم تاپیک قبلیتو خوندم،پسر منم فکر کنم شبیه پسر تو شاید به مراتب بدتره و همسرم هم همش شرایط رو تشدید میکنه چند وقت پیش یه کیک خریده بود من نصفش کردم ولی پسرم بهانه گرفت که چرا اینکارو کردی دوباره برام بخر انقدر در و کوبید دیوارو کوبید یه دفعه شوهرم گفت بریم برات بخرم رفت شب بچه‌ رو پیاده کرده یه جای تاریک گفته میخوام بندازمت اینجا برم جوری بچمو ترسونده که نمیتونه تو مدرسه تنها بمونه،همش سر هر بهانه گرفتن پسرم شوهرم یه دعوای بزرگ درست میکنه ،خواهر تو این خونه من سنگ آسیابم همیشه سر درد دارم و گردنم میگیره

دختر ۳ساله منم همینطوره 

وقای خونه رو بهم میریزه حرفای جاریم میاد تو گوشم که تنبلی نکن مادربدی هستی اگر خونت بهم ریخته باشه حرفای مادرشوهرم میاد که مادرنمونه مادر تمیزه و ....اینقبیل حرفای شیطانی که اعصابمو خراب میکنه و حس میکنم منو کسی درک نمیکنه اما با خودم میگم من الان بچمو دعوا کنم باعث شدم موج منفی حرفای و وسواس فکری خودمو منتقل کنم .پس همه اشتباه میکنن اگر منو قضاوت میکنن مهم اینه یواش یواش بهش یاد میدم درست رفتار کنه 

همین جاریم که میگم خودش اصلا به بچه هاش اجازه نمیدن اسبابازیاشونو زمین بریزن بچه هاش هیچ وقت با اسبابازیاشون بازی نمیکنن و به این که هنیشه خونش تمیزه افتخار میکنه 

انا ته دلم میدونم کار من درسته 

بارها شده بچه هام باغی جایی رفتیم ماسه بازی کردن اون منو بخاطر کثیف شدن لباس بچه هام نسخره کرده و بچه های خودش که حق دست زدن به هیچی نداشتن 

دقیقاً خیلی دلم میخواد حالمو بهتر کنم ولی گاهی واقعا کم میارم 

خیلی جو خونم متشنجه اینقدر که همدیگرو میزنن و سر و صدا دارن

امروز انقدر تو سرم زدم سرم درد میکنه انقدر گریه کردم که نمیدونی ،فقط من ۴ساعت تو مدرسه نشستم که اون از لای در منو نگاه کنه ،به حرفای معلمش گوش نمیده ،امروز بهش گفتم چقدر بدشانسم که تو بچه ی منی خیلی ناراحت شد،خیلی عذاب وجدان دارم

دقیقا

مرد ها بخاطر تربیت غلط خانواده و یا اتفاقاتی که ناخواسته در کودکی براشون افتاده ممکنه خیلی با رفتارهای شاید کوچیک اما زیاد،همسرشونو آزار بدن(البته بالعکس هم هست)

منم کمی این مشکلو داشتم و دارم

با روانشناس صحبت کردم(با دکتر پریسا نصری بصورت حضوری)

گفتن باید تمرکزتو روی پیشرفت خودت بذاری و نسبت به این رفتارها ضعف نشون ندی تا نتونند اذیتت کنند