2777
2789
عنوان

پدرشوهر مادرشوهرتونو چی صدا میزنبن

| مشاهده متن کامل بحث + 1362 بازدید | 102 پست
اره ولی توقع دارن چکار کنم‌اون ب مامانم میگه مادر. من گفتم  خب توام نگو مجبور  که نیسی. اخ ...

بگو حاج خانوم حاج آقا.اگرم میبینی نمیتونی همون مامان بابارو بگو دیگه

منم مامان و بابا میگم ولی اخیرا ی اتفاقی افتاد ک فهمیدم پدرشوهرم واقعا مث بابام نیس و دلسوزی پدرانه بم نداره دوس ندارم بش بگم بابا.میخوام بگم حاج اقا میترسم کدورت پیش بیاد.

از وقتی اومدی تو دل مامان زندگیشو رنگی رنگی کردی...ان شاالله که به سلامت به بغلم برسی.هیچکاری مهمتر از دوس داشتن تو 😍ندارم.ان شاالله هرکس که منتظره بزودیه زود دامنش سبز بشه🙏🙏

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من که شماره هیچکدومو ندارم به جز خواهر شوهر کوچیکه اونم فقط یه بار زنگ زدم تبریک نامزدی

منم فقط عید نوروز به عید نوروز زنگ میزنم تبریک میگم.البته من قبلا سالی 3بارو زنگ میزدم ولی یه سری ماجرا ها پیش اومد که عقب نشینی کردم کامل.دو سه ساله صداشون نکردم نزدیکه یه ساله باهاشون حرف نزدم جز تبریک عید 2سالم هست که خونشون نرفتم کاریم کردم که بفهمن نباید بیان خونم.کلا شمشیرو از رو بستم

منم فقط عید نوروز به عید نوروز زنگ میزنم تبریک میگم.البته من قبلا سالی 3بارو زنگ میزدم ولی یه سری ما ...

میدونم عزیزم هممون از دستشون کشیدیم که سرد شدیم و گرنه کیه بدش بیاد رابطش با خانواد همسر خوب باشه اعصابشم اروم باشه

به قولی چی فکر میکردیم چی شد

هر کس به اندازه ضربه هایی که خورده،تنهاییشو محکم تر بغل کرده.
میدونم عزیزم هممون از دستشون کشیدیم که سرد شدیم و گرنه کیه بدش بیاد رابطش با خانواد همسر خوب باشه اع ...


اخه منو واقعا خسته کرده بودن هرسری میومدن خونم یکماه تا 50روز میموندن مثل یه ربات ط کار میکردم اخرشم خواهر شوهر پرروم میخندید و مثلا با شوخی میگفت میدونم خسته شدی ولی عروسی وظیفته.انقدر بهشون خوبی کردم و خوش رو بودم که به خودم اومدم دیدم منو با کارگر اشتباه گرفتن بالاخره بعد از 6 سال واکنش نشون دادم بعد چون انتظار نداشتن که کوزت زبون درازی کنه خونه ای که با پدرشوهرم شریکی خریده بودیم و ما توش زندگی میکردیمو گفتن بفروشید ما پول لازم داریم.فروختیم و اومدیم مستاجری.همچین ادمایی ارزش ندارن که بخوام مثل خانواده‌ی خودم باهاشون رفتار کنم

۵۰رووووز😦😦مگه چه زبون دارازی ای کردی کوزت جون؟؟😉

رک بهشون گفتم من دیگه نمیتونم یکماه یکماه مهمون داری کنم هرکاریم تا حالا کردم از خوبیم بود ولی ادم خوبیو خرج کسی میکنه که لایقش باشه.البته فقط به خواهراش گفتم و اونام به مامان باباشون گفتن.بعد به خواهر شوهرم گفتم از این به بعد هروقت زبونتو ادب کردی اجازه داری پاتو خونه‌ی من بذاری 

اخه منو واقعا خسته کرده بودن هرسری میومدن خونم یکماه تا 50روز میموندن مثل یه ربات ط کار میکردم اخرشم ...

اون بار گفتی اومدن خونه برادر شوهرت قرار بود شب بیان خونت چی شد بالاخره؟ موندن یا رفتن ؟ شام چی گذاشتی؟

همه چیز عالیه داره از اسمون طلا می باره
اون بار گفتی اومدن خونه برادر شوهرت قرار بود شب بیان خونت چی شد بالاخره؟ موندن یا رفتن ؟ شام چی گذاش ...

نیومدن اصلا.قهر کردن به جای اینکه یکم فکر کنن و بگن راست میگه چرا باید این همه بمونیم که خسته بشه که صداش دربیاد تازه قهرم میکنن.خداروشکر دیروز برگشتن شهر و دیارشون

رک بهشون گفتم من دیگه نمیتونم یکماه یکماه مهمون داری کنم هرکاریم تا حالا کردم از خوبیم بود ولی ادم خ ...

یک بار برای همیشه😆😆😆

شوهرت برخورد نکرد بات.؟نمیگه بریم خونشون یااونا بیان

منم فقط عید نوروز به عید نوروز زنگ میزنم تبریک میگم.البته من قبلا سالی 3بارو زنگ میزدم ولی یه سری ما ...

همسرت هم نمیره؟یا فقط شما

اسمان فرصت پرواز بلندیست ولی...قصه این است چه اندازه کبوتر باشی....
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792