میدونی من درمورد خودم میگم ،چون یه دختر نسبتا ازاد بودم و خانوادم بینابین بودن(بی قید و بی بند و بار نبودما)ولی خب به هرحال ازادیهای خودمو داشتم،الان که فکر میکنم میبینم جدی واسه چی ازدواج کردم
من که هم سرکار میرفتم،هم جهیزیه ی خوب بهم دادن،هم یه پسری رو دوست داشتم و دوست بودیم،باشگاه و کلاسای مختلف میرفتم،واقعا چرا ازدواج کردم
که مسئولیت و اقابالاسر بیارم توو زندگیم؟؟؟که بشینم از خانواده ی شوهر بکشم؟؟؟
نیم ساعت پیش اهنگ دختر چهل گیس بهار یهو اومده بود توی ذهنمو میخوند ، دانلودش کردم،رفتم به ۱۵ سال پیش،کجان اون خاطره ها😭