2777
2789
عنوان

افسردگی بعد از عقد؛ازدواج

7187 بازدید | 49 پست

چند ماهه ک عقد کردم گاهی خیلی نو خودم میرم و افسردمو ناراحت

با اینکه شوهرمو دوسدارم.

اما گاهیییی حس میکنم ک پشیمون شدم و الان وقت ازدواجم نبود. یا دلم برا خانوادم تنگ میشه. گریه امم میگیره حتا

برا شمام پیش اومده؟ یا نه.

اگر اره؛ چکار کردین

میشه برای حل مشکلم صلوات بفرستی دوستِ من؟

خواهر منم تا ده دوازده روزی این حالتو داشت و میگفت پشیمونم،اما گذشت و رفت،و الان خیلی راضیه که ازدواج کرده خدا رو شکر،بنظرم طبیعیه چون وارد مرحله بعدی زندگیت شدی و استرس داری

خشم بیش از حد گرفتن وحشت ‌آرد و لطف بی‌وقت هیبت ببرد ،نه چندان درشتی کن که از تو سیر گردند و نه چندان نرمی که بر تو دلیر شوند...

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

بعد ازدواج که باید شاد وشنگول بشی

ن همش فکر و خیال دارم.

اینکه باید جوری رفتار کنی ک اون خانواده راضی باشنم خ سخته.

وقتایی ک نو خوومم بعدا ب شوهرم هی میگن چرا اینجوریه نیارش خونخ ما.انقد ناراحت میشم  درک نمیکنن انگار

میشه برای حل مشکلم صلوات بفرستی دوستِ من؟

دقیقا" خواهر منم همین بود روزای اول اصلا" حالش خوب نبود از وقتی عقد کرد دیگه نرفت سرکار البته خودش نخواست بره می گفت دنبال بهونه بودم بیام بیرون و جای خنده دارش این بود که تو بهبوهه عقد و خرید و این چیزا همش می گفت لیوانم جا موند تو آموزشگاه  من فکر می کردم روانش مشکل پیدا کرده از بس فکر کرده ولی الان که چند ماه گذشته خیلیم خوبه و از انتخابشم خیلی خوشحاله

ن همش فکر و خیال دارم. اینکه باید جوری رفتار کنی ک اون خانواده راضی باشنم خ سخته. وقتایی ک نو خووم ...

از حالا بگم هدفت رضایت خانواده شوهر نباشه احترام بزار و فقط ب خودت اهمیت بده

امیرمؤمنان علی(ع)- خطاب به قنبر- که می‌خواست به کسی که به او ناسزا گفته بود، ناسزا گوید- می‌فرماید: آرام باش قنبر! دشنامگوی خود را خوار و سرشکسته بگذار تا خدای رحمان را خشنود و شیطان را ناخشنود کرده و دشمنت را کیفر داده باشی. قسم به خدایی که دانه را شکافت و خلایق را بیافرید، مؤمن پروردگار خود را با چیزی همانند بردباری خشنود نکرد و شیطان را با حربه‌ای چون خاموشی به خشم نیاورد و احمق را چیزی مانند سکوت در مقابل او کیفر نداد. (أمالی شیخ مفید، ص118، ح2)
ن همش فکر و خیال دارم. اینکه باید جوری رفتار کنی ک اون خانواده راضی باشنم خ سخته. وقتایی ک نو خووم ...

شما نباید سعی کنی اونا رو راضی نگه داری وگرنه مجبور میشی تا آخر عمرت فیلم بازی کنی. راحت باش. وشاد تا اونام خوششون بیاد. قرار نیست تمام چیزا بر وفق مراد باشه

قربون بودنت برم پسرم... 
دقیقا" خواهر منم همین بود روزای اول اصلا" حالش خوب نبود از وقتی عقد کرد دیگه نرفت سرکار البته خودش ن ...

وقتایی ک اونام هی برام قیافه میگیرن احساس  اضافه بودن و غریب بودن بم دس میده. با خودم‌مبگم اگ خونه خودم بود ازدواج نمیکردم الان مجبور مبودم اخم و تخم اینارو ببینم

میشه برای حل مشکلم صلوات بفرستی دوستِ من؟
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792