پسردایی شوهرم بیچاره جوون بود ۳۵سالش بود
دیسک کمر داشته عمل میکنه بعد از عمل دکتر براش آمپول رقیق کننده خون نمینویسه و دچار آمبولی میشه و خون لخته وراد قلبش میشه و اول ایست قلبی میکنه که احیاش میکنن و بعد هم تو کما میره و متاسفان بعد از ۵ساعت فوت میشه
دیروز عمل داشته و امروز این اتفاق براش میفته
همش تو یک روز
زنش بیچاره شوکه هست
یه پسر سه ساله هم داره، زن داداشش میگه دیروز تو بیمارستان بهم گفته که زن عمو به این اقاهه بگو من دیگه دلم برای بابام تنگ شده میخوام برم ببینمش..میگه بهش گفتم بیا بریم بابایی پس فردا صبح دیگه میاد پیشت😭😭