2777
2789
عنوان

قصه زندگی یه دختر چاق

7698 بازدید | 90 پست

سلام به همگی الان که دارم خاطراتمو براتون می نویسم تو سی سالگیم و حداقل بیست سال عمرم درگیر چاقی بودم کاربری جدید زدم چون تو کاربری اصلیم خیلی ها منو می‌شناسن اسم شهرمو اسم خودمو گفتم.
همه اش از قبل تایپ شده است صبور باشید تا براتون بزارم یه کم طولانی لطفا صبور باشید

مامانم میگه بچگی هام خیلی ظریف بودم و بد غذا جوری که از همه همسن و سالهام لاغر تر بودم 

ولی از زمانی که خودم یادم میاد و مدرسه میرفتم نسبت به همسن و سالام چاق تر بودم یادمه چهار پنجم ابتدایی از طرف مدرسه بردنمون یه مرکز برای قد و وزن و کف پا من وزنم بالای ۷۰ بود این برای یه بچه فاجعه است واقعا هیچ وقت تو گروهای ورزشی جا نداشتم همیشه چون نمی تونستم بدوم تو رشته هندبال دروازه بان بودم شاید باورش براتون سخت باشه هنوز با سی سال آرزو دارم 

بدوم دور پارک. هیچ وقت ساعت‌های تفریح نمی تونستم با

گذاشتی لایک کن گلم

ما دیگه اون نوجوونای قدیم نیستیم که با شنیدن سینوس کسینوس خندمون بگیره، بزرگ شدیم،نه؟:)) ‌‌ ،،،،،، بچه کوچیکا بهمون میگن خاله،عمو. قدمون چند هوا بلندتر شده،دیگه دستمون به کابینت بلندای آشپزخونه میرسه و پامون به گاز و کلاچ...بعضیامون انقدر بزرگ شدن رفتن پی سیگار،بعضیامونم نه،دیدن غم و غصه شون دود کردنی نیست،نشستن خوردنش! ما دیگه روزای برفی لیز نمیخوریم، نه که زمینِ یخ زده لیز نباشه ها،فقط یاد گرفتیم باید با احتیاط قدم برداریم که با مخ نریم تو زمین... قلبامون چی شد راستی؟؟ بعضیامون دل شکستن،خیلیامون دل شکسته ن،بعضیامون دل باخته و بعضیامون دل تنگ... ما خیلی وقته که دیگه بچه نیستیم، ولی پیر شدیم یا بزرگ ؟؟ اینه که جای بحث داره.. ....:))تو اگه فرشته هم باشی مردم از صدای بال زدنت ایراد میگیرن... واسه خودت زندگی کن!💜

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بقیه بازی کنم چون مثلا وسط بازی میکردن من با دومین توپ می سوختم یا تو گرگم به هوا همیشه بازنده بودم .
تنبلیم از یه طرف خوراکمم زیاد بود الان که گاهی به گذشته فکر میکنم انگار من حس سیری نداشتم کلا مثلا سفره می نداختیم نهار می خوردیم بعد ظرف غذا رو می بردم آشپزخونه یه لقمه می ذاشتم دهنم 
یا میرفتم سر یخچال یه ذره می خوردم مدرسه که میرفتم جز غذا و میوه یا عالمه کیک و کلوچه و لواشک و هله هوله می‌خوردم اینا همش مال ابتدایی 
تا رسیدم به راهنمایی مامانم و آبجیام همیشه سعی می کردن کنترلم کنن ولی فایده نداشت 
راهنمایی که قشنگ هفته ای دو سه هزار تومن فقط خوراکی می خریدم اون موقع خیلی می شد ها مثلا دیگه کیک خوبش ۱۰۰ تومن 
بود لواشک کوچیکا ده تومن پفک متوسط ۲۰۰ تومن حالا حساب کنید چقد خوراکی میشد صبح اینا رو میخریدم لقمه صبحانه ام بود یه

مقدارم خوراکی قایم میکردم می‌آوردم خونه می خوردم .دبیرستان روزی یه ساندویچ کالباس هم اضافه شد به غذام که بعدا خیلی اذیتم کرد و باعث مریضی م شد قیمت ساندویچ هاش ۲۰۰ بود رسما آشغال بود ولی فقط برام خوردن مهم بود به هیچی نه نمی گفتم 
معضلات خرید لباس هم از همون بچگی همراهم بود همیشه باید لباس هایی که برای ده دوازده سال از سنم بزرگتر بود می پوشیدم .اصلا برام لباس مجلسی نمی تونستن بخرن همیشه یا کت دامن یا کت شلوار با پونزده شونزده سال سن 
هیچ وقت نتونستم لباس‌های دخترونه شیک بپوشم همیشه مانتوهام زنونه بود .
تو رو خدا اگر بچه ای دارید که چاقه هر جوری می تونید کمکش 
کنید تا از این معضل بزرگ رها بشه نمی دونید چقدر تو روحیه اش تاثیر داره نمی دونید چقدر اذیت میشه. 

عزیزم هنوزم دیر نشده شما میتونی با ورزش و رژیم به وزنی که میخوای برسی

بقیه تونستن شما هم میتونی

ما دیگه اون نوجوونای قدیم نیستیم که با شنیدن سینوس کسینوس خندمون بگیره، بزرگ شدیم،نه؟:)) ‌‌ ،،،،،، بچه کوچیکا بهمون میگن خاله،عمو. قدمون چند هوا بلندتر شده،دیگه دستمون به کابینت بلندای آشپزخونه میرسه و پامون به گاز و کلاچ...بعضیامون انقدر بزرگ شدن رفتن پی سیگار،بعضیامونم نه،دیدن غم و غصه شون دود کردنی نیست،نشستن خوردنش! ما دیگه روزای برفی لیز نمیخوریم، نه که زمینِ یخ زده لیز نباشه ها،فقط یاد گرفتیم باید با احتیاط قدم برداریم که با مخ نریم تو زمین... قلبامون چی شد راستی؟؟ بعضیامون دل شکستن،خیلیامون دل شکسته ن،بعضیامون دل باخته و بعضیامون دل تنگ... ما خیلی وقته که دیگه بچه نیستیم، ولی پیر شدیم یا بزرگ ؟؟ اینه که جای بحث داره.. ....:))تو اگه فرشته هم باشی مردم از صدای بال زدنت ایراد میگیرن... واسه خودت زندگی کن!💜
مقدارم خوراکی قایم میکردم می‌آوردم خونه می خوردم .دبیرستان روزی یه ساندویچ کالباس هم اضافه شد به غذا ...

دقیقا دختر منم۲ سالگیش ۱۹ کیلو بود من حجم غذاشو کم کردم وزنش کم شدصد جور حرف شنیدم ولی مهم نبود میخواستم دخترم  وزن متعادل داشته باشه الان تو پر هست نه زیاد چاق نه لاغر 

صد موی سفید پس داده ام بس نیست؟                              کی خسته میشوی فلک از امتحان من؟؟

تازه همین لباس ها رو هم با گن می پوشیدم معضلی بود گن تن کردنم یه شکم گنده یه عالمه گوشت آویزون پشت و پهلو یعنی حساب کنید لباس زیرام تو سن شونزده هفده سالگی سایز نود یا نود و پنج بود 
عروسی داداشم خواهرام بهترین لباس و پیراهن رو خریدن من طبق 
معمول با کت و شلوار رفتم .
خانواده ام خیلی از وضعیت من عذاب می کشیدن باشگاه می فرستادن مثلا می خواستن رژیمم بدن ولی بی فایده بود.
یه چیزی رو هیچ وقت یادم نمیره دبیرستان یه مانتو کشی داشتم رو سینه اش یه کم تنگ بود دکمه رو سینه اش کش میومد یه روز مدیرمون اومد اول کلی حرف بارم کرد که این چه وضعشه به فکر خودت باش این چه مانتویی تو 
 خجالت نمیکشی از خودت خودت به درک این دکمه آخر کنده میشه پرت میشه تو چشم یه نفر کورش میکنه من مردم و زنده شدم کنار دوستم و خواهرش. دقیقا دقیقا

همین جمله ها رو گفت 
۱۸ سالم بود و پشت کنوری سر درد داشتم رفتم ام آر آی برای سر درد های دائمیم زده بودن وزن رفتم ترازو وزنم ۱۰۲ کیلو بود زده بود نهایت وزن برای استفاده از دستگاه زیر ۱۰۰ بود منم الکی نوشتم ۹۵ ولی 
همش استرس داشتم که دستگاه 
خراب نشه. 
اونجا حالم خیلی خراب شد از اینکه وزنم سه رقمی شده زدم تو نت رژیم ۱۵ روزه کانادایی رو پیدا کردم دو دوره پشت هم گرفتم ۱۵ کیلو کم کردم ولی بعدش شدیدا مریض شدم جوری پریود بودم که انگار سقط کردم ولی دو سه ماهه دوباره وزنم برگشت 

همین جمله ها رو گفت 
۱۸ سالم بود و پشت کنوری سر درد داشتم رفتم ام آر آی برای سر درد های دائمیم زده بودن وزن رفتم ترازو وزنم ۱۰۲ کیلو بود زده بود نهایت وزن برای استفاده از دستگاه زیر ۱۰۰ بود منم الکی نوشتم ۹۵ ولی 
همش استرس داشتم که دستگاه 
خراب نشه. 
اونجا حالم خیلی خراب شد از اینکه وزنم سه رقمی شده زدم تو نت رژیم ۱۵ روزه کانادایی رو پیدا کردم دو دوره پشت هم گرفتم ۱۵ کیلو کم کردم ولی بعدش شدیدا مریض شدم جوری پریود بودم که انگار سقط کردم ولی دو سه ماهه دوباره وزنم برگشت 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

اصفهانیاا

shtye | 21 ثانیه پیش
2791
2779
2792