من و مامانم خیلی باهم مشکل داریم
مامانمم مدام یه مشکل و دردسر و عصاب خوردی ای درست میکنه واسم و هم با من هم با شوهرم مشکل داره
راه دورم و دو سه روزیه اومدم خونه پدرو مادرم
امروز داشتم ازش آدرس مغازه یکی از فامیلامونو می پرسیدم یهو خیلی ناگهانی و بی دلیل گفت تو افسارتو دادی دست شوعرت و هرچی اون بگه گوش میکنی و بلانسبت شما خر شدی و اون می تازونه بهت
خیلی حرفای دیگه ایم گفت ک از حوصلتون خارجه گفتنش
منم گفتم اصلا اینطور نیست و داری اشتباه میکنی
بیخود با این حرفای خاله زنکی خودتو مدیون شوهرم نکن حالا از اون موقع تاحالا لج کرده و رسما منو با کارا و حرفاش به توپ بسته
بعدازظهر هم ک رسما منو از خونه پرت کرد بیرون یعنی بعدازظهر پاشد اسنپ گرفت گفت برو خونه خالت
منم ناراحت شدم گفتمش لازم نیست تو برامن اسنپ بگیری خودم بلدم بگیرم
از اون موقع میگه پول من نجسه و خدا لعنتت کنه که اولین نفر تو و شوهرت جواب دادن رو تو این خونه مد کردین
حالا بگین من چیکارکنم؟!
میخوام از خونشون برم خونه مادرشوهرم اینا بتظرتون کار درستیه؟!