سلام دوستان، لطفاً صادقانه راهنماییم کنید چون واقعاً سردرگمم...
من ازدواج دوممه، از ازدواج قبلیم یه بچه دارم و از ازدواج فعلیم هم یه فرزند دیگه. اما همسرم ازدواج اولشه. اول زندگی خوب بود، ولی بعد از مدتی رفتارش کاملاً تغییر کرد. ما پیش خانواده شوهرم زندگی میکنیم و اون تمام وقتش رو با اونا میگذرونه. حتی یه کلمه با من حرف نمیزنه، بیرون نمیبره، رابطهای هم نداریم. وقتی باهاش حرف میزنم، میگه از اینکه با یه زن مطلقه ازدواج کرده خجالت میکشه و نمیخواد باهام بیرون بره.
احساس میکنم منتظره من اقدام به طلاق کنم، چون خودش بخاطر مهریه و سن کم بچهمون فعلاً کاری نمیکنه میگه بزار بچه بزرگ شه تموم میکنم پیش خانوادش میگه این حرفارو بهم. واقعاً موندم تو این زندگی بمونم بخاطر بچه ام یا جدا بشم.کسی تجربه مشابه داشته؟ لطفاً راهنماییم کنید...