مثلا بابام با دوستاش شریکی میخره به من میرسه میگه چکار داری ولش کن و اینا
مامانمم با کمال تعجب بهم گف میخوای مارو شریک کنی بعد با شوهرت بری بشینی توش در حالی که من میخوام معامله کنم یکم پیشرفت کنم حداقل خیالم راحت شه دو دنگ اپارتمان دارم به شوهرمم کلا نمیگم بگم ااز دستم نیگیره مخیانه میخواستم اون مبلغ که میدم به اسمم باشه و بدیم اجاره ی مدت نگه داریم بعد اگه خواستن بفروشیم نخواستن بمونه