2777
2789

دیشب خونشون مهمونی بودم 

میدونستم اوضام خوب نبود ولی شرایطم طوری نبود برم سرویس بهداشتی نوار بهداشتیمو عوض کنم فقط دعا دعا میکردم زودتر بیام خونه 

اصلا فکرشو نمیکردم خراب کرده باشم 

الان پیام داد تختم خونی شده 

اکه فقط دوستم میفهمید برام‌مهم نبود ولی فامیلاشون فهمیدن دقیقا هم با یکی خیلی رودربایسی داشتم تو فامیلشون 

خیلی ناراحتمممم😭😭😭😭

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خودتو نباز،

معذرت بخواه بگو میام میبرم بدم خشکشویی 

به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم!  🌷   دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰 برای شفا و سلامتی پسرم دعا کنید لطفا سپاس❤️

وقتی پریودید یا اینقدر مطمئن باشید که بیرون نمیزنه و مرتب چک کنید 

باهم بمونید خونه و نرید جایی 

یا اگر هم می‌خوابید یه چیزی زیر خودتون پهن کنید 

من بودم واقعا دفعه بعد دعوت نمی‌کردم چون به شدت حساسم  




وقتی ادم تو نی نی سایته🙄😯😳😨

چرا موندی اونجا وقتی اینقدر وضعت خراب بود؟ حالا چرا به همه گفته؟ این واقعا دوسته؟🫤

خوبی حرف زدن باخدا اینه لازم نیست منظورت رو براش توضیح بدی💖...ولی جدای از این حرفا طرف یه سیب از درختش کندن، داره دهنمون رو سرویس میکنه اونوقت تو امید داری بری تو باغش بخوری و بخوابی و حوریاش رو بمالی؟🤦‍♀️🤷‍♀️ 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792