2777
2789

من و دوتا داداشم و مادرم تو یک ساختمونیم

زن داداشم مدرسه دخترش که تموم شد گفت من یک هفته میرم شهرستان پیش پدر و مادرم ولی نگو با داداشم قهر کرده و رفته ولی ما از قهر و دعواشون بی خبر بودیم

دیروز داداشم گفت میرم دنبال زنم خونم یکم بهم ریختست نرسیدم تمیز کنم میری یک جارو بکشی

منم دیگه از صبح زود رفتم جارو و تی کشیدم

لباساشو اوردم ریختم تو ماشین

سینک پر از ظرف بود اونارو شستم

یعنی خونه رو کردم دسته گل

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

یک ساعت پیش برگشتن دیدم اومد در خونمون به جیغ و داد که تو بیجا کردی رفتی خونه رو تمیز کردی من میخواستم شوهرم قدرمو بدونه

چرا بهش غذا دادید این یک هفته 

حالا من یک وعده هم غذا ندادم بهش خب مادرم میتونست ببینه بچش از سرکار کیاد گشنه و تشنه است غذا بهش نده

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز