تورو خدا کاملا بی طرف کمکم کنید 😭 اول از همه بگم که من مادر ندارم و ۲۷ سالمه ۶ ماه پیش وقتی عروس این خونواده شدم کاملا دوستانه گفتم مادرشوهرم مثل مادر خودم میبینم خواهر شوهرمم هم مثل خواهر خودم ، جلوتر که رفتیم خواهر شوهرم کرم میریخت خیلی ریز اما بخاطر شوهرم کوتاه اومدم گفتم همسرم ناراحت نشه در حالی که همسرم پشت اونا بیشتر بود تا من! تا اینکه من یه روز از پله مادرشوهرم افتادم و خیلی مسخره انگشت شصت پام ناخنش کاملا جدا شد و رفتم جراحی سرپایی کردم خواهرشوهرم توی اون ۲ هفته فقط روز اول زنگ زد حالمو پرسید در حالی که ادعای صمیمیت داشت ! چند وقت بعدش من با همسرم بحث کردم خواهرش متوجه بحثمون شد فرداش برای آشتی کردن با همسرم بلیط سینما گرفتیم رفتیم سینما من استوری گذاشتم خواهرش فک کرد من تنها اومدم یا با دوستام اومدم همون ثانیه که استوری رو دید با داداشش تماس گرفت که فتنه بگیرع 😑 در این حد
چون فک میکرد ما هنوز قهریم
حالا رفته به مادرشوهرم گفته نسترن با من یه جوری رفتار میکنه
چیکار کنم نمیتونم بعد از این جریان ها (کلا ۵ درصد رو براتون تعریف کردم ) خیلی بیشتره ، نمیتونم باهاش صاف شم مادرشوهرم دیروز طرف دخترش رو گرفته میگه دخترم میگه نسترن میاد خونمون یه ظرف جمع نمیکنه منم گفتم مگه شما ظرف شور اوردین؟ به مادرشوهرم گفتم بارها شده خودت رو جات نشستی من اما پا شدم کمک کردم ! واقعا حرصم گرفته بود
وقتی مادرشوهرم زنگ زد اینارو گفت بهش گفتم اگه زنگ زدین طرفِ دخترتون رو بگیرید من قطع کنم اما اگه میخاید حل کنیم حرف بزنیم
شوهرم از دیشب باهام حرف نمیزنه دنبالمم نیومده
اینم بگم هنوز دوران عقدم
چیکار کنم؟ تورو خدا کمکم کنید