بچه ها تاپیک پربازدید رو که دیدم منم داستان زندگی یکی از آشناهامون یادم اومد گفتم اینجا براتون بگم
تنها خواهشم اینکه بی احترامی و توهین نکنید لطفا🙏
اگر هستید اعلام کنید تا بزارم
بذار
بگو
این داستان زندگی یه خانوم از آشناهای دور ما هستش
این خانوم از یه شهر غریب میان و با یه نفر ازدواج میکنن و دوتا دختر و یه پسر به دنیا میارن
شوهرشم اوضاع مالیش زیاد خوب نبوده ولی خانوم خیلی سازگاری بودن و خودشون کار میکردن و زندگی نسبتا معمولی داشتن
بعد چند وقت این خانوم با زن همسایشون که مطلقه بوده و ۳ تا بچه داشته رفت و آمد میکنه و کم کم باهم دوست میشن
بگو
خب
این زن همسایه گذشته زیاد خوبی نداشته و قبلا چند بار ازدواج کرده بود ولی ایشون چون تو اون شهر غریب بود از این موضوع اطلاع نداشت..
تو این رفت و آمدا و صمیمی شدن ها زن همسایه به فکر تور کردن شوهر این خانوم میفته و وقتی میرفته خونشون از قصد لباس های بدن نما و نازک میپوشیده تا بتونه مخشو بزنه
دخترا هستید که بگم بقیشو یا رفتید؟
آره
آره بگو
شوهر این خانم هم کم کم از این زن همسایه خوشش میاد و تصمیم میگیره به عنوان زن دوم باهاش ازدواج کنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
11 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
