یه وقت فکرم به اونا هم منتقل شه
من باردارم ۳۳ هفته میخام سزارین شم خیلی میترسم از بی حسی دکتر بی هوشی قبول نمیکنه میترسم موقعی که بردنم اتاق عمل اون دکترا پرستار با اون لباسا دیدم بمیرم خیلییی خیلیی ترسوم چیکار کنم دارم از استرس چند روزه سکته میکنم
خخخ عین منی منو بی حس کردن ولی من انقد جیغ و داد کردم که من حس دارم و میفهمم فوری یه ماسک گذاشتن بیهوش شدم دیگه چیزی نفهمیدم توام نترس بیهوشت میکنن
فکرش برام غیر قابل تحمله نمیدونم چرا حس میکنم تو اتاق عمل میمرم اگه اسرار به بی هوشی بکنم دکترم میگه پس طبیعی مجبورم جلو اون هیچی نگم ولی مطمنم اون لحظه یا سکته میکنم یا ایست قلبی فوبیا دکتر امپول اتاق عمل جراحی دارم
وقتی همچین مشکلی داری چرا طبیعی زایمان نمیکنی
مثلا بچه دنیا بیاد دو ساعت بعدش بفهمم
۱۲ اردیبهشت تاریخ زایمانمه
۱۲ اردیبهشت تاریخ زایمانمه
من بیهوشی بودم
چیزی نفهمیدم از ب دنیا اومدن پسرم منم ترس و فوبیای شدید داشتم دکترم اجازه داد خودم انتخاب کنم منم بیهوشی خواستم
خواهرم بی حسی بود میگفت اصلا متوجه هیچی نشدم همش منتظر بودم ی چیزی حس کنم ولی یهو صدای گریه بچمو شنیدم تعجب کردم
شمام نترس هیچی حس نمیکنی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
16 ثانیه پیش
24 ثانیه پیش
27 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
