لطفاً باهام حرف بزنید واقعا تو اجتماع اذیت میشم 🥲
بزرگتر یچیزی گفت گفتن هیچی نگو بزرگتره
بچه یچیزی گفت گفتن هیچی نگو بچس نمی‌فهمه
ولی نفهمیدن ک وقتی بزرگ بشم لال میشم و حتی نمیتونم از حق خودم دفاع کنم
واقعا حالم بده . عصبانیم که چرا مامان بابام در گوشم همیشه خوندن که هیچی نگو اشکال ندارع 😭😭😭🤬🤬🤬🤬
واسه چی همیشه سکوت کردم و الان وقتی جواب یکیو میدم حس میکنم کار اشتباهی کردم
یا کسی بهم چیزی میگه میترسم جوابشو بدم
ولی با خودشون خیلی بدرفتاری میکنم و بعدش پشیمون میشم ک چرا بد حرف زدم 😞
چقدر منی
مثل اینکه اینجائم کسی به حرفمون گوش نمیده :))))
منم همین حس تورو داشتم... واقعا بده روش صحیح دفاع کردن از خودتو بلد نباشی سکوتی باعث غمباد نشه اره خوبه
تمرین کنید از حق خودتون دفاع کنید بدون اینکه توهین کنید
دفاع کردن حق ماست
توهین کردن ضعف ماست .
اینجوری دیگه ناراحتی تلنبار نمیشه که بعدا و یکباره سر کسی خالی بشه
خیلی روم اثر گذاشته 😭
بچه بودم اسباب بازیامو خراب میکردن میگفتن هیچی نگو عیبی نداره
تبلتمو دخترخالم بی اجازه استفاده میکرد منم دوست ندارم از بچگی کسی به وسایلام دست بزنه . اما مامانم چیزی نمیگفت بهشون
ولی وقتی من به اسباب بازیاشون دست میزدم جد و ابادش میریخت رو سرم که چرا دست زدی . با اینکه همون لحظه یکی از وسیله هام دستش بوده
در مورد بچه درست گفتن عزیزم با بچه بحث کنی به شعور خودت توهین میکنی ولی در مورد بزرگتری که احترامش دست خودش نگه نمیداره نه به نظرم باید اجازه میدادن از خودت دفاع کنی
واقعا هم درست میگی این رفتار به شدت تاثیر داره تو بزرگسالی
یه بار یه بنده خدایی مریض شده بود یه بنده خدای دیگه به بچه هاش گفت تقصیر شماست که مامانتو مریض شده بچه هم با تموم بچگیش جوابش داده بود دقیق خاطرم نیست
بعد که همه بچه رو سرزنش میکردن که چرا گفتی
پدرش پشتش در اومد که خوب کرد گفت کسی حق نداره به بچه من چیزی بگه مثل ما تو سری خور بشه خوبه ؟
خوب الان اون بزرگتر انقد عقل و شعور نداره که به بچه ای که خودش غصه مادرش میخوره این حرف و نزنه؟
منظورم تو بچگی بودش 🥺دوران کودکی هم میگفتن بهشون چیزی نگو. الانم ک بزرگ شدم میگن چیزی نگو
ولی هیچوقت نمیزارم در آینده بچه هام مثل خودم بشن . قوی و با ادب بارشون میارم تا جلوی هیچ بنی بشری کم نیارن
عزیزم همه ما تو موقعیت های یکسان و تکراری بودیم که کسی حرفی زده و نتونستیم پاسخش رو بدیم یک راه حل میگم شاید خوب باشه
مثلا اگر همیشه یک ایراد مشخص و تکراری ازت گرفتن
یا همیشه یک سری سوال (دخالت) تکراری و مشخص ازت داشتن
یا همیشه یک مدل رفتار ناشایست و مشخص و تکراری داشتن
و شما میدونی این تکرار ها تو کجا ها و توچه زمان هایی ممکنه دوباره رخ بده
مثلا تو محیطی مثل کار یا مدرسه یا دانشگاه یا فامیل همیشه کسی هست که این رفتار رو داره (کار همیشگیش هست قابل حدسه)از قبل براش آماده باش و سناریو طراحی کن
یعنی بشین و خودت رو در تصورت روبروی اون آدم ببین و حرف هایی آماده کن و پس ذهنت داشته باش تا در شرایط مشابه دستپاچه و عصبی نشی و ضمن حفظ آرامش بتونی از حقوقت دفاع کنی
البته تمام این چیزها رو برای وقتی گفتم که مطمئنی حق داری و حقی ازت ضایع شده
واقعا درست میگی و چقدر منی
یادمه فک کنم ۸٫۹ سالم بود دوتا جوجه داشتم که همه جا با خودم میبردم حتی تو خونه میاوردم کنار خودم میخوابوندم از دستم غذا میخوردن و....
یکی از بچه های فامیل اینارو دید و گفت الا بلا من همین دو تار جوجه رو می‌خوام مامانم در اومد که بده بهش چقد گریه کردم فقط خدا میدونه دید حالم بده گفت بیا یکیش مال تو
منم لج کردم گفتم نمیخوام کاش میگرفتم
زنیکه برده بود انداخته بود تو قفس تو حیاط گربه اومده بود خورده بودشون الان که ۳۰ سالمه هنوز یادم نرفته
