نسبت به آینده اش ک بتونه یه آدم درستی ازش در بیاد خیلی نگرانم و هر کاری لازم بدونم میکنم ،مثلا کلاس زبان ،فوتبال و...،اون بمن نزدیک نمیشه فقط در این که این مسائلو بهم میگه وقتی کسی سوالی مربوط بمن ازش میپرسه ،عمه اش پرسید باهات خوش اخلاقه ؟گفت اره مهربونه ولی احساس میکنم جا داشت رابطمون عمیقتر باشه خودشم یکم منزویه ، نمیدونم وقتی بچه جدید بیاد رابطمون ب کدوم سمت میره با توجه ب حساسیت روحیه اش و کناره گرفتنش مدام دارم از اونایی ک بچه جدید میارن در مورد حسادت بچه های بزرگتر میپرسم هر چند این یه موضوع عادیه اگه یمدت حسادت کنه
یازده سالشه ،اتفاقا شوهرم همیشه میگه ک تو روزای سخت زندگیم تنها خواهرم یکبار هم کنار من نبود فک نکن اینطوری ک تو روی تو خوبی میکنه همیشه اینطوری بود ،همیشه تاکید میکنه ک زیاد رابطه نگیر باهاشون ولی وقتی میان خونه میشه درو باز نکرد یا جواب تلفنشونو نداد
درسته منم بدم میاد البته راه آن کسی که میپرسه بد هستش و...پس باید از همسرتان بخواهید با پسرتان صحبت کند و یجورایی آگاهانه از مهر و محبت شما نسبت به پسرتان بگوید و به خواهرش واضح بگوید که چرا آسیب میزنی مگر خانمم چه کوتاهی کرده ....بعضی موقع ها روشن صحبت کردن و رک گویی بد نیست
جالبه مردا معمولن خیلی سنگ خانواده شونو به سینه میزنن و طرفداری میکنن وقتی اینجوری میگه مطمئن باشه خوب میشناسه که اینو میگه
باهاش سرد باش که خیلی به خودس اجازه ی ارتباط نده
هروقت رفت پیش پسرت به یه بهونه ای دورش کن بابات صدات میزنه تلفن دوستت کارت داره مشقاتو نوشتی
یبارم به شوخی بهش بگو وا این سوالا چه معنی میده میخوای دعوا درست کنیا
مشورت خیلی خوبه مخصوصا در این شرایط شما با توجه به حاملگی و فرزند خواندگی حساس تر هم شده و متاسفانه اطرافیان مزید علت میشوند..کمکی نمی‌کنند ، باری برنمی‌دارند مزید ناراحتی هم میشوند و مطمئن هستم شما و همسرتان قبل از ازدواج به این روزها فکر کردید و چون یک زن قوی بودید الان هم مادر قوی تری هستید ... اما از کسانی که اهل علم این موضوع هستند هم مشورت بگیرید روانشناس تربیتی ...شما سنجیده رفتار میکنید و از بین این نظرات آن هایی که از نظر مادرانه منطقی و سودمند است را مدنظر میگیرید و نتیجه گیری میکنید ... 😘 ازتون انرژی مثبت گرفتم
همسر منم الکی دلسرد نشده ازشون فک کن یوقتی تو زندگی قبلیش ک گیر یه زن بدکار افتاده بود خواهرش میدونست امشب ک داداشه خونه نیست زنداداشش قراره یه نفرو ببینه اونم تو خونه داداشش ولی هیییچ حرکتی نزد ،نه به داداشه گفت نه رفت سراغ زنه،البته سر یسری مسایل جزئی با داداشش اختلاف داشت ک بازم بنظر من توجیهش نمیکنه! در واقع با ازدواج ما رابطه اش با خانوادش دوباره شکل گرفت الانم تو روشون مهربونه ولی دلی ازشون دلخوره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
51 ثانیه پیش
52 ثانیه پیش
53 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
