ما یه ماه پیش ماشینمونو عوض کردیم و یکی دو مدل بالاتر گرفتیم. اونا یه شهر دیگه ان شوهرم از ذوقش بهشون گفت و پدرشوهرم پرسیدن که به نام کی گرفتین و وقتی فهمیدن ماشین جدیدم به اسم من گرفتیم بدون اینکه به من چیزی بگن باهامون قهر کردن و چون قبلا خونه خریدیم نصف خونه به اسم من زده شد (چون یک سوم پولشو من دادم و خانواده شوهرم در جریان نیستن) پدرشوهرم به شوهرم گفته تو ساده ای همه چیو از چنگت درمیاره و با تیپا از خونه میندازتت بیرون!!
حالا نمیدونم چطور همچین چیزی به ذهنش خطور کرده که من ساده با وجود دو بچه چطوری این کارو میکنم؟! و اینکه از کمکهای مالی زیادی که من و خانوادم به شوهرم کردیم بی خبره و چطور به خودش اجازه دخالت تو کارای مارو میده!
حتی روز پدر هم هرچی زنگ زدیم باهامون صحبت نکرد و حالا که یه عروسی تو شهرشون دعوتیم، شوهرم گفت ماشینو به اسمش زدم که به این بهونه بریم اونجا از دل پدرش دربیاریم و بگه ماشین به اسمشه و آشتی کنیم بعد که برگشتیم دوباره به اسمم بزنه!
حالا شما جای من بودین چیکار میکردین؟ اصلا میرفتین اونجا؟ میرفتین و ناراحتیتونو نشون میدادین یا میرفتین و به روی خودتون نمیاوردین؟