من درونگرام زیادی فکر میکنم یه رفیق صمیمی دارم که باهم خیلی حرف میزنیم،
از جمع فراریم یعنی اگه برم تو جمع انرژیم تخلیه میشه چند روز باید تنها باشم تا اونهمه شلوغی از سرم بپره و انرژیم برگرده
به شدت از تنهایی لذت میبرم حالم خوبه
اگه قرار باشه بین بیرون رفتن و تو خونه موندن برای تایم فراغت یکیو انتخاب کنم خونه میمونم و کتاب میخونم.
از روزای آفتابی خوشم نمیاد عاشق بارونم(پلویوفیل)
با هرکسی صحبت نمیکنم و دوست ندارم همه راجب زندگیم بدونن
کلا از اینکه زیادی اطلاعات زندگیمو عمومی کنم خوشم نمیاد میخوام زندگی خصوصیم برای خودم باشه.
همه اینا باعث شده سینگل بمونم چون کسی مثل خودمو پیدا نکردم.