من و مادرم متوجه شدیم که بابام داره خیانت میکنه
مادرم خانه دار هستن.هیچ سرمایه ای هم ندارن.هرچی طلا داشتن،بابام سالها پیش فروخت و با پول طلاها،ماشین خرید.
مهریه مادرم،یک سکه است
امکان اینکه مادرم و من ،از پدرم جدا بشیم نیست چون پولی نداریم که بتونیم جدا از پدر بیشرفم زندگی کنیم.
من خیلی میترسم از بابام!از اینکه رابطه ی محافظت نشده با این مادرمرده ها داشته باشه و بیماری مثل ایدز و غیره گرفته باشه
بعضی وقتها میترسم که نکنه بابام،وقتی خودم تو اتاقم نیستم(مثلا تا میرم دسشویی و برمیگردم)،،
بابام از عمد،مسواک منو دهنش بذاره یا اینکه تف کنه تو کرم دستم یا اینکه الت تناسلیش رو بزنه به سر ضد افتاب یا مسواکم!
میدونم شاید الان بهم بخندین ولی بابام هرکاری ازش برمیاد،،
چیکار کنم
بیچاره شدم اینقدر مسواک و خمیر دندون خریدم
چهارشنبه هفته قبل،مسواک و خمیردندون خریدم،امشب شام پرچرب خوردیم،نتونستم ترم دسشویی و صبر کنم که فردا وقتی رفت سرکار برم دسشویی!ناچارا رفتم دسشویی و تا برگشتم دیدم تو اتاقم بوده
حالا منه خاکبرسر باید بازم خمیردندون و مسواک جدید بخرم نکنه بابام کاری کرده باشه باهاش!!!!
چیکار کنم خانمها؟حداقل بگید مسواک و خمیردندونم رو کجا بذارم که بابام نبینه!
بتزم فردا صبح باید خمیر دندون و مسواک جدید بخرم!!