پسرم تازه سه سالش شده.یه اخلاقی داره که خیلی جیغ میزنه زود عصبانی میشه اونم خیلی کم .خیلی خجالتیه و زود عصبانی میشه خوشش نمیاد کسی بوسش کنه..مادر شوهرم پیش هرکی میشینه میگه فلانی مریضه..روانی هس همش از نوه های دیگه ش تعریف میکنه و رو پسر من برچسب دیوونه زده..همش بهش تذکر دادم ولی نمیفهمه که نمیفهمه امروز دورهم بودیم پسرم اومد گف مامان روانی یعنی چی؟ گفتم از کی شنیدی .گف مامان جون بهم گفت.انقدر ناراحت شدم رفتم باهاش بحث کردم گف روانی هس ناراحت نشو به خاطر خودت میگم ببرش دکتر خوب شه.یا میگه یادته ناخن هاشو میخورد به خاطر اینه که بیماری عصبی داره..منم هرچی از دهنم در اومد بهش گفتم شوهرم عاشق مامانش من نمیگم نباشه ولی اینم بچشه چرا باید سکوت کنه.یه کلمه هم دفاع نکرد از بچه م.اصلا نگف چی میگی بهش گفتم توهم یه چیزی بگو اومدیم خونه آنقدر باهام دعوا کرد که چرا به مامانم جواب دادی با مشت زد تو شکم خیلی دلم شکسته بخدا چن ساعته گریه میکنم بنظرتون چی کار کنم .نمیخام کسی به بچه م برچسب بزنه .چن بار بردم پیش روانشناس گفتن سالمه هیچیش نیست یکم پرخاشگری به مرور درسا میشه من چی کارکنم؟چه رفتاری کنم
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
دیگه نرو خونشون که ایقد انگ روانی بودن بهش میزنن تا آخر روانی بشه به شوهرتم بگو دیگه پامو نمیذارم اونجا میخوای بری تنها برو
روزی به خودت میآیی و میبینی هر چقدر برای بودنش جنگیدی او برای نبودن تلاش کرد هر چقدر برای جای خالیاش جنگیدی او برای نیامدن تلاش کرد ... از یک جایی به بعد میفهمی که باید کنار آمد با خودت با نبودنش با جای خالیاش با نخواستنش! از یک جایی به بعد باید بفهمی که هر چیزی با تلاش نتیجه میدهد الّا عاشقی!
بچتون رو جايي نبرين كه عزت نفسش جريحه دار شه اونوقت بزرگ شه يه عمر مجبور شه دنبال درمان هزار مريضي روحي باشه ! اونم اين سن كه حساسه و عزت نفس تازه داره شكل ميگيره، شما و همسرتون وظبفتون هست كه از بچه در مقابل اين رفتارا حفاظت كنين ، بعد هم با يه روان شناس كودك يه مشورت بكنين حتما ، اونم بيشتر به خاطر اينكه از اين رفتارها اسيب نديده باشه