2777
2789
عنوان

به نظرتون راه حلی به جز مرگ دارم

| مشاهده متن کامل بحث + 1350 بازدید | 128 پست

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

حالا نمردن و هزار بار آرزو مرگ کردن  تو همین اوضاع داغون. خانوم سابق اون آقا سر و کله اش پیدا شد و شروع کرد به دعا و طلسم گرفتن به گفته خودش درسته اعتقادی ندارم ولی حس کردم بی تاثیر نبود از طرفی هم کلی التماس و از در خواهش وارد شدن واسه به دست آوردن شوهر سابقش حالا این خانوم ازدواج دومش بوده و از ازدواج اولش سه تا بچه رو ول کرده اینجا هم یه بچه رو گذاشت و رفت با کلی دروغ و خیانت و اینا کار ندارم شد بلای جون من 

اول . روانپزشک و خوردن داروی ضد افسردگی و آرامبخش. ( چون مطمئنا با این همه فشار، نیاز به کمک داری)

دوم. سعی در پذیرفتن مادر و همسر اولت به عنوان دو بیش.عور  و عوضی. و واگذار کردن شون به حال خودشون.

سوم. تمرکز روی موفقیت و کافه و هرچی که باعث استقلال مالی بیشترت میشه.

چهار. دیگه اون آقا رو ما نمیشناسیم. با در نظر گرفتن شرایط و منطق تصمیم بگیر

انکار میکنه یا تایید؟ شاید فقط یک شک هست 

نه قبول کردن که 8 سال رابطه جنسی داشتن حتی با جزیات ارتباطشون تعریف کرد مامانم برام من چند تا تاپیک دیگه از چند سال پیش تا الان دارم اگه با جزیات خواستی بگو بگم کدوم تابیک و  بخونی 

خلاصه به خودم اومدم این آقا هم با این همه ادعا عاشقی کردن و محبت کردن یهو بهم زد همه چیزو گفت نمیخوام کافه رو هم با پونصد ملیون ضرر واگذار کرد اما خب پول منو کامل داد و نذاشت یه هزار تومان ضرر کنم تغریبا خودشو با خاک یکسان کرد 

چندروز پیش هم با شوهر سابقم سر مساعل بچه ها بحث کردیم یه حرفایی زد که خیلی برام سنگین بود گفت تو خودت از ارتباط منو مادرت و اینا خبر داشتی میخواستی پول ازم بگیری دیدی ما پولداریم و اینا گفتم خیلی بی وجدانی من مهریه ازت نگرفتم جای مهریه یه ماشین داشتی ازت گرفتم و ماشین خودم که بیشتر پولش طلا های خودم بود حتی ابرو تو هم نبردم فقط سکوت کردم با این که همه فامیل گفتن مقصر خودشه خوشی زده زیر دلش اون خونه و ماشین و بچه هاش یهو جدا شد 

اول ک خیلی متاسف شدم از داستانی ک گفتی 


شما پیش مشاوره برو حتما

اینجا واقعا نمیتونه کمکی بهت کنه هر کسی یه چیزی میگه و میره حالا ممکنه اون توصیه اوضاع رو کمی بهتر کنه ولی وخامت این اوضاع خیلی ریشه ای تر ازین حرفاس ک با صحبتای ما قابل درمان باشه.

برای حل مشکلاتت و آرامش روانت دعا میکنم


﷽‌من خوבمم ..نـہ تنـבیسے از اونچـہ ڪ בیگراט می‌پسنـבט .. نـہ تقلیـבے از اونچـہ ڪ بهش باور نـבارم .. من با تمام کم و کاستیا خوבمم ـ‌ٖؒ

الان من چیکار کنم با این همه فشار رفتن اون آقا تنهایی حرفای فامیل و مردم حرف ها و اذیت های شوهر سابق و مادرم خیانتشون یه طرف حرفاشون و نمیتونم هضم کنم مامانم تو روم میگه ببین چه ایرادی داشتی که انتخابش من بودم این هم که از  دومی ولت کرد 

اول ک خیلی متاسف شدم از داستانی ک گفتی  شما پیش مشاوره برو حتما اینجا واقعا نمیتونه کمکی ب ...

من چند بار مشاور رفتم هیچ کدوم حالمو تغییر نداد اصلا نگفتم با این زندگی داغون چیکار کنم 

من چیزی جز مرگ نمی‌بینم واقعا چیز دیگه ای هم به ذهنم نمی‌رسه کافه رو پول نقد نداده و چک داده این مدت تا چک ها پاس بشه من بتونم خونه بگیرم جا ندارم و باید خونه مامانم باشم که تحملش خیلییییی سخته برام 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز