من 3 ساله ازدواج کردم چندماه قبل یکی از فامیل های همسرم بهم زنگ زد گفت میخوام یه چیزی بگم من خبردارم مادرشوهرت و دامادش برای شما دعا گرفته که ازدواج نکنید
منم خندیدم گفتم والا من اعتقاد ندارم الانم که ازدواج کردم بره بسوزه
گفت سنگینیش تو زندگیت هست
مثلا میلی به رابطه ندارین
یا وقتی خونه ای احساس خفگی داری وقتی میری بیرون احساس خوشایند داری
وقتی مادرشوهرت چیزی میده تو خونتون دعوا میشه و ...
هر چی می گفت من می خندیدم
آخرش گفت نمیخواد کاری کنی فقط سوره بقره رو بذار تو خونه پخش بشه حتی وقتی نیستین
منم اینکارو کردم
3 سال بود دچار واژینیسموس بودم بدنم انقباض داشت اون از بین رفت
احساس خفگی تو خونه از بین رفت
ولی هنوزم مادرشوهرم هر چی میده تو خونمون دعوا میشه...