2777
2789
عنوان

میخوام با شوهرم یه دعوای بزرگ راه بندازم

| مشاهده متن کامل بحث + 1607 بازدید | 84 پست

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

گفتم در زمان و مکان مناسب در آرامش حرف بزن  به مادر اون نگاه نکن جنگ زندگیتو خراب میکنه اعصابت ...

شوهرم در هر مکان و زمان مناسبی به دعوای شدید  بدنش میکنه  والا من همیشه با آرامش حرف هام رو بهش زدم

اینارو چطوری به شوهرت گفتی؟

مگه شوهر من کور بود؟! کر بود؟!

ندید خونوادش چیکار کردن؟! 

چطوری دل شکوندن؟! 

یه بار گفت کینه رو تموم کن گفتم شرط دارم گفت چی گفتم زمان رو برگردون به عقب حرفاشونو پاک کن گفت نمیشه گفتم پس کینه منم تموم نمیشه... 

حرفاشون دلمو شکونده بدجور هم شکونده من توقع طلا و لباس نداشتم توقع احترام داشتم میتونستن منو بکشن یه گوشه بگن دخترجان ما نداریم نمیتونم اینقدر خرج کنیم بیا و کوتاه بیا من که بیشعور نبودم درک داشتم میتونستم راه بیام باهاشون ولی بدترین حرفا رو زدن هر لحظه دعوا راه انداختن سر هر چیزی بحث کردن که فقط خرج نکنن... 


اینو همیشه با خودت تکرار کن که تو هیچ کی نیستی که به خودت اجازه بدی به بقیه راحت توهین کنی... در کمال ادب نظرتو بگو اگه نمیتونی مودب باشی پس منو ریپ نزن... من مثل تو حوصله دعوا ندارم... من مثل تو عادت ندارم یقه مردمو واسه طرز فکرشون بگیرم😊
الان زمان و مکان مناسب این‌جریان کی هست؟

منظورم اینه وقتی یه روز خودتو شوهرت سرحالیت و خودت فکر میکنی برای حرف زدم موقع خوبیه . حرفاتو بهش بگو . بگو که شما هم خواسته هایی داشتی که انجام نشده . همیشه سعی کن سیاست حرف زدن داشته باشی . بهش بگو و بزار اونم حرف بزنه . از لحن ملایم استفاده کن . طلبکارانه چیزی رو نگو و چیزی نخواه . 

من تا اینقدر بلدم که بهت گفتم . اینم بگم خانم نیستم 

خداروشکر تو زورت میرسه

نه اتفاقاً داری اشتباه فکر میکنی 

من اگه میخواستم انتقام بگیرم یه چشمشون اشک بود یه چشمشون خون...

من زورمو نشون ندادم چون از خدا ترسیدم 

نشستم یه گوشه 

اونا برا من مردن 

من شوهرمو بی کس و کار میبینم یتیم میبینم... 

خیلی با من بد کردن 

خیلی زیاد 

گذاشتم پیش خدا گفتم خدایا من از حقم نمیگذرم تو هم از حق من نگذر... 

تا دنیا دنیاست حلالشون نمیکنم...

حرفایی که به من زدن دروغایی که پشت سرم گفتن کارایی که با من کردن 

اگه بشینم تعریف کنم نفرینم میکنی که چرا همون اول طلاق نگرفتم خودمو خلاص کنم از دستشون

اینو همیشه با خودت تکرار کن که تو هیچ کی نیستی که به خودت اجازه بدی به بقیه راحت توهین کنی... در کمال ادب نظرتو بگو اگه نمیتونی مودب باشی پس منو ریپ نزن... من مثل تو حوصله دعوا ندارم... من مثل تو عادت ندارم یقه مردمو واسه طرز فکرشون بگیرم😊
منظورم اینه وقتی یه روز خودتو شوهرت سرحالیت و خودت فکر میکنی برای حرف زدم موقع خوبیه . حرفاتو بهش بگ ...

همیشه اینجوری باهاش حرف میزنم ولی جواب نیست برای اینکه کم‌نیاره سریع داد و بیداد و فحش و....

بهش بگو آدم عاقل بالغ حرف میزنه و حرف میشنوه.  دعوا و داد رو همینطور که تو بلدی منم بلدم

اوووه از بس بهش گفتم انگار آب در هاون میکوبم. من مشکل اصلی ام همین شوهرم هست. برادر شوهرم یا هر مرد دیگه ای که دیدم و شنیدم گوش میدن و ...

من اگه عرضه داشتم طلاق میگرفتم

آخه خانواده من، شرایط مالی خانواده من ، تحصیلات من، شغل من ازش خییییلی بالاتره، فکر کن دختره ۲۳ سالش ...

اون دختر گناهی نداره مقصر خانواده شوهرت هستن

ببین جای دعوا رابطه خودتو شوهرتو ترمیم کن

حسادت دارن که کاری نکردن شک نکن

عارت بشه فقط با لبخند دوسه تا متلک بنداز که دوره ما خیلی چیزا رسم نبود خوبه برای این بنده خدا یاد گرفتید چطور مردم عروس داری میکنن...

خودت که شاغلی به خودت بیشتر برس و شاد باش نزار تو دلشون خوشحال بشن که داری حرص  میخوری

تجربه ثابت کرده که این عروس جدید جای تو حالشونو خواهد گرفت😁

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

هعییی

elina_diamond | 4 ثانیه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز