میخوام با شوهرم یه دعوای بزرگ راه بندازم

ببین یه مدت هیچی نگو  خودش میبینه فرق میذارن بعد با آرامش حرف بزن که حداقل خودش پشتت باشه 

دقیقا 

مشکل شوهرت هست 

که از اول با توسری خانوادش بزرگ شده 

و عادت کرده یکی دیگه چشم چراغشون باشه

حق باهاته.ولی زندگیت بخاطر این چیزا تلخ نکن.حرفت بزن با ارامش .ولی دعوا راه ننداز.مطمن باش الانم باز یه بهونه هایی میارن 

من درکت می کنم اما متاسفانه باید بهت بگم کاری از دستت برنمیاد! اون چیزی که باید به وقتش اتفاق میفتاد نیفتاده الانم تو هرچی دعوا کنی خودخوری کنی به ضرر خودته فکر کردی اون کسی که انقدر آگاهی نداره که درست نیست بین دو تا عروس فرق بذاره با دعوا و گلایه تو متحول و پشیمان میشه و سر میذاره به کوه و بیابون؟ نخیر مطمئن باش یه چیزی هم بهشون بدهکار میشی چون آدمیزادی که کوره رو که به زور نمیشه بینا کرد! یعنی اگه بیفتی رو دور باطل خودخوری و نشخوار فکری یه زمانی به خودت میای می بینی تمام روحت بیمار شده حتی اگه اونا جلو چشمت پودر بشن هم دلت آروم نمیشه فقط خودت میسوزی از درون. پس سعی کن فراموش کنی و باهاشون مثل خودشون رفتار کنی همین که بهشون ارزش ندی و به فکر خوشی خودت باشی بزرگترین درسه براشون

فک کن بچه اته یه بار دیگه خودت تربیتش کن😉

چی بگم والا....کار خودتو بکن که اذیت نشی و بعدا افسوس نخوری پول خودته زحمت خودته از الان شروع کن دیر نشده

ناراحتیتو میفهمم ، نمیدونم شاید جاری های منم ناراحت شده باشن اما خانم ها خوبی ان، خودم که فکرمیکنم منو دوست دارن و ادب و احترام میذارن منم که قلبا دوستشون دارم 

من فکر میکنم با توصیفاتی که نسبت به تیکه و کنایه ها راجع برادر و چیزای دیگه گفتین 

کلا خانواده همسرت با شما احتمالا میونه خوبی ندارن در باطن 

که سعی در ازار صحبتی دارن