شاید شوهرت راست بگه واقعا حرف خودش باشه.
مادر شوهر منم خیلی اذیت میکرد چند سالی میشه ندیدمش .
اوایل شوهرم اصرار میکرد ک با مادرش رفت و آمد کنم همش دعوا بود. شوهرم خسته شد گفت حوصله دعوای بین تو و مادرم رو ندارم کلا قطع ارتباط کنید شوهرم خودش تنها میره خونه مادرش حتی اسم مادرش رو پیش من نمیاره راحت شدم زندگیم بهتر شده .
ب شوهرم گفتم هر وقت دلت خواست تنها برو مادرت رو ببین ولی از من نخواه ک بیام خونه مادرت اونم قبول کرد.