پنج تا خواهر دارم از همشونم کوچیکترم. تا وقتی بچه نداشتم زیاد برام مهم نبود که ازم خبر نمیگیرن ولی واقعا بعد از بچه نیاز داشتم بیان کمکم کنن. تو حاملگی و زایمانم همش میگفتن میترسیم بچه کرونا بگیره و نمیومدن. اصلا مریضم نبودن. الان بچم دو سالشه پارسال و پیارسال خیلی کمکشون رو لازم داشتم چون پسرم خیلی بچه سختی بود ولی نیومدن. خودشون وقتی بچه هاشون کوچیک بود میاوردن میزاشتن خونه مامانم منم مجرد بودم للگی بچه های اونا رو میکردم. اصلا همونا باعث شدن افسردگی شدید بگیرم هنوزم افسردگی دارم ولی بهترم. این تابستون زیاد میرفتم خونه یکی از خواهرام که طبقه پایین مامانم اینا میشینن ولی باهاش حرفم شد و دیگه نمیرم خونشون. سختیای بچه داری یه طرف بی محلی خواهرام یه طرف. کاش اصلا خواهر نداشتم. مامانم هم از اونا بدتر.